زلیبیا

لغت نامه دهخدا

زلیبیا. [ زِ / زُ ] ( اِ ) حلوایی است مشهور و عربان زلابیه گویند. ( برهان ). شیرینی معروف و آن را زلابی و زلیبا و زلابیه نیز گویند. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). نوعی از شیرینی که به هندی جلیبی گویند. ( غیاث ): زلیبیه ؛ شیرینی معروف و زلابی و زلیبه و زلیبا و زلابیه نیز گویند. ( فرهنگ رشیدی ). زلوبیا. زلابیه. زلی با. بکتاش. زلابی. قسمی شیرینی و حلوا. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ) :
از پی دیوی دوان چو کودک لیکن
رود و می است و زلیبیا و لکانه.
ناصرخسرو.
نان کشکین اگر بیابم هیچ
راست گویی زلیبیا باشد.
مسعودسعد.
رجوع به زلیبا و زلابیه شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) شیرینیی است که آمیختن ماست کیسه انداخته ( آب گرفته ) با نشاسته و ریختن این مواد در روغن کنجد داغ بوسیله قیفی مخصوص و پختن در روغن مذکور و سپس انداختن آن در شیره شکر درست کنند .

پیشنهاد کاربران

بپرس