زلنباع

لغت نامه دهخدا

زلنباع. [ زِ لِم ] ( ع ص ) مرد پریشان گوی. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) ( از تاج العروس ج 5 ص 369 ).

پیشنهاد کاربران

بپرس