زلف خطا ؛ بمعنی خطا. گناه و تقصیر باشد. ( برهان ) . به اضافت تشبیهی همان خطا و گناه وتقصیر باشد. ( آنندراج ) . یعنی گناه. ( شرفنامه منیری ) . خطا. گناه. ( فرهنگ فارسی معین ) . گناه. جرم. تقصیر. ( ناظم الاطباء ) . اضافه تشبیهی به اعتبار سیاهی زلف و گناه و کفر.