زلات

لغت نامه دهخدا

زلات. [ زَل ْ لا ] ( ع اِ ) ج ِ زلة. ( ناظم الاطباء ). بمعنی لغزش ها مراد ازآن خطاها. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ) : زلات او به نظر عفو و اغماض ملاحظه می افتاد. ( ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 341 ). رسولان به شفاعت تجاوز از زلات اخلاطیان چند نوبت بفرستادند. ( جهانگشای جوینی ).

فرهنگ فارسی

جمع زلت
( اسم ) جمع زلت . ۱ - لغزشها خطایا . ۲ - ولیمه ها مهمانیها .

فرهنگ معین

(زَ لّ ) [ ع . ] (اِ. ) جِ زلت . ۱ - لغزش ها، خطاها. ۲ - ولیمه ها، مهمانی ها.

فرهنگ عمید

= زلت

پیشنهاد کاربران

بپرس