زقان

لغت نامه دهخدا

زقان. [ زُق قا ] ( ع اِ ) ج ِ زِق و زُقاق. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). رجوع به این دو کلمه شود.

پیشنهاد کاربران

بازی ای که در میان کردها که با تیله ی سنگی انجام می شود

بپرس