زفو. [ زُ ] ( اِ ) زبان را گویند و به عربی لسان خوانند. ( برهان ) ( از ناظم الاطباء ) ( از جهانگیری ) : سه دیگر زدم بر میان زفوش برآمد سبک جوش خون از گلوش.فردوسی ( از جهانگیری ).|| بهمان معنی زفر باشد. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). رجوع به زفر شود.