زغنبود

/zaqnabud/

لغت نامه دهخدا

زغنبود. [ زَ ن َ ] ( اِ ) زغنبوت. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). رجوع به همین کلمه شود.

فرهنگ فارسی

زغنبوت

پیشنهاد کاربران

در گویش تاتی به خیلی تلخ زغنبود گفته میشود.
زغنبود : [عامیانه، اصطلاح] کوفت، زهرمار، خفه شو!.

بپرس