زَغْلول ، سَعْد (۱۲۷۴ـ۱۳۴۶ق) (Zaghloul, Saad)
زَغْلول ، سَعْد
رهبر نهضت بزرگ مصر برضد انگلستان، فرزند شیخ ابراهیم . پس از فراگیری قرآن و آموزش های اولیه ، به دانشگاه الازهر وارد شد. در این دوره با سیدجمال الدین اسدآبادی و شیخ محمد عبده آشنا گردید. در هنگام تحصیل، مقالاتی در روزنامه ها می نوشت و در آن ها خواستار اصلاح امور و محکوم کردن استبداد شد. در ۱۸۸۰ به عنوان دبیر روزنامۀ الوقائع المصریه، که شیخ محمد عبده منتشر می کرد، شروع به کار کرد. مدتی نیز در وزارت کشور مشغول شد. در ۱۸۸۳ به اتهام مشارکت در قیام عرابی پاشا و تأسیس گروه سیاسی «جمعیت انتقام »بازداشت شد و پس از اثبات بی گناهی آزاد گردید. در ۱۸۸۴ به وکالت پرداخت و در این زمان زبان فرانسه و قوانین فرانسه را آموخت . در ۱۸۹۲ از فرانسه لیسانس گرفت و در یک دادگاه تجدیدنظر مصر به عنوان کمک قاضی مشغول به کار شد. در ۱۸۹۹ با مقام بیگ باشی به عنوان مشاور دادگاه تعیین گردید. در ۱۹۰۶ـ۱۹۰۷ وزیر معارف و بعد وزیر دادگستری شد. در ۱۹۱۳ از کابینه کناره گیری کرد و به عنوان نمایندۀ مجلس برگزیده شد. موضع گیری ها و سخنرانی های وی در این دوره مشهور است . او در نوامبر ۱۹۱۸ که بعدها روز جهاد ملی نام گرفت در رأس هیئتی از استقلال طلبان مصری به ملاقات سر رجینالد وینگیت نمایندۀ عالی انگلیس در مصر رفت و به نام ملت مصر، خواهان لغو سرپرستی و اعلام استقلال کشور مصر شد. او به اتفاق همینان چندی بعد حزب وفد را تشکیل داد. در ۱۹۱۹ و به دنبال انتشار بیانیه خواسته های ملی، دستگیر و به جزیرۀ مالت تبعید گردید و پس از اعتراضات وسیع مردم که با سرکوبگری خونین ارتش انگلیس همراه بود از تبعید آزاد شد. در ۱۹۲۱ به سبب اعتراض به قرارداد هم پیمانی مصر و انگلیس که حضور استعماری آن دولت را رسمیت می بخشید به جزیره سی شل تبعید شد. پس از انتخابات ۱۹۲۳ و پیروزی قاطع حزب وفد، در ژانویه ۱۹۲۴ به صدارت انتخاب شد. در همان سال برای مذاکره با دولت انگلیس و کسب استقلال قطعی مصر به لندن رفت و بی نتیجه به قاهره بازگشت. در نوامبر ۱۹۲۴، در اعتراض به اولتیماتوم زنندۀ مارشال آلبنی نمایندۀ عالی انگلیس در مصر که متضمن پذیرش حضور استعماری انگلیس در مصر و سودان بود، از مقام خود استعفا کرد. پس از انتخابات پارلمانی ۱۹۲۶ به ریاست مجلس رسید و در همین مقام درگذشت. او را «پدر دولت ملی و مستقل مصر» لقب داده اند.
زَغْلول ، سَعْد
رهبر نهضت بزرگ مصر برضد انگلستان، فرزند شیخ ابراهیم . پس از فراگیری قرآن و آموزش های اولیه ، به دانشگاه الازهر وارد شد. در این دوره با سیدجمال الدین اسدآبادی و شیخ محمد عبده آشنا گردید. در هنگام تحصیل، مقالاتی در روزنامه ها می نوشت و در آن ها خواستار اصلاح امور و محکوم کردن استبداد شد. در ۱۸۸۰ به عنوان دبیر روزنامۀ الوقائع المصریه، که شیخ محمد عبده منتشر می کرد، شروع به کار کرد. مدتی نیز در وزارت کشور مشغول شد. در ۱۸۸۳ به اتهام مشارکت در قیام عرابی پاشا و تأسیس گروه سیاسی «جمعیت انتقام »بازداشت شد و پس از اثبات بی گناهی آزاد گردید. در ۱۸۸۴ به وکالت پرداخت و در این زمان زبان فرانسه و قوانین فرانسه را آموخت . در ۱۸۹۲ از فرانسه لیسانس گرفت و در یک دادگاه تجدیدنظر مصر به عنوان کمک قاضی مشغول به کار شد. در ۱۸۹۹ با مقام بیگ باشی به عنوان مشاور دادگاه تعیین گردید. در ۱۹۰۶ـ۱۹۰۷ وزیر معارف و بعد وزیر دادگستری شد. در ۱۹۱۳ از کابینه کناره گیری کرد و به عنوان نمایندۀ مجلس برگزیده شد. موضع گیری ها و سخنرانی های وی در این دوره مشهور است . او در نوامبر ۱۹۱۸ که بعدها روز جهاد ملی نام گرفت در رأس هیئتی از استقلال طلبان مصری به ملاقات سر رجینالد وینگیت نمایندۀ عالی انگلیس در مصر رفت و به نام ملت مصر، خواهان لغو سرپرستی و اعلام استقلال کشور مصر شد. او به اتفاق همینان چندی بعد حزب وفد را تشکیل داد. در ۱۹۱۹ و به دنبال انتشار بیانیه خواسته های ملی، دستگیر و به جزیرۀ مالت تبعید گردید و پس از اعتراضات وسیع مردم که با سرکوبگری خونین ارتش انگلیس همراه بود از تبعید آزاد شد. در ۱۹۲۱ به سبب اعتراض به قرارداد هم پیمانی مصر و انگلیس که حضور استعماری آن دولت را رسمیت می بخشید به جزیره سی شل تبعید شد. پس از انتخابات ۱۹۲۳ و پیروزی قاطع حزب وفد، در ژانویه ۱۹۲۴ به صدارت انتخاب شد. در همان سال برای مذاکره با دولت انگلیس و کسب استقلال قطعی مصر به لندن رفت و بی نتیجه به قاهره بازگشت. در نوامبر ۱۹۲۴، در اعتراض به اولتیماتوم زنندۀ مارشال آلبنی نمایندۀ عالی انگلیس در مصر که متضمن پذیرش حضور استعماری انگلیس در مصر و سودان بود، از مقام خود استعفا کرد. پس از انتخابات پارلمانی ۱۹۲۶ به ریاست مجلس رسید و در همین مقام درگذشت. او را «پدر دولت ملی و مستقل مصر» لقب داده اند.
wikijoo: زغلول_،_سعد_(۱۲۷۴ـ۱۳۴۶ق)