زغالیل. [ زَ ] ( ع اِ ) ج ِ زغلول. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). یقال : له ُ زغالیل کثیرة؛ ای اطفال کثیرة... ( اقرب الموارد ). رجوع به زغلول در همین لغت نامه شود.