زغ زغ


معنی انگلیسی:
clattering, chirping, peeping, throbbing

لغت نامه دهخدا

زغزغ. [ زَ زَ ] ( ع ص ) مردم سبک و چست. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || تهمت کرده در حسب و نسب. ( از اقرب الموارد ).

زغزغ. [ زُ زُ ] ( اِ ) احساس ناملایم در زخم و جراحت و جای سوختگی. ( ناظم الاطباء ).

زغزغ. [ زُ زُ ] ( ع اِ ) مرغی است. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || ( ص ) کوتاه بالای خرد و حقیر. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). مردم کوتاه بالا. ( ناظم الاطباء ). || دلو کوچک. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). دول کوچک. ( ناظم الاطباء ). || کودک. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).

گویش مازنی

/zegh zegh/ صدای آواز - صدای ریز ۳صدای نازک

پیشنهاد کاربران

زغزغ
لغت نامه دهخدا
زغزغ . [ زُ زُ ] ( اِ ) احساس ناملایم در زخم و جراحت و جای سوختگی . ( ناظم الاطباء ) .
زغزغ
لغت نامه دهخدا
زغزغ . [ زُ زُ ] ( ع اِ ) مرغی است . ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) . || ( ص ) کوتاه بالای خرد و حقیر. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ) . مردم کوتاه بالا. ( ناظم الاطباء ) . || دلو کوچک . ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) . دول . . .
...
[مشاهده متن کامل]


بپرس