زعج
لغت نامه دهخدا
زعج. [ ] ( ع مص ) قرار دادن. فشردن چیزی در جایی دیگر. || فروکردن میخی. || با شتاب رفتن یا با شتاب فرار کردن. ( از دزی ج 1 ص 591 ). رجوع به دزی شود.
زعج. [ زَ ع َ ] ( ع اِمص ) بی آرامی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). قلق. ( اقرب الموارد ). بی آرامی. اضطراب. آشفتگی. ( ناظم الاطباء ).
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید