زرین گاو. [ زَرْ ری ] ( اِ مرکب ) صراحی و ظرفی از طلا که به صورت گاو سازند. ( فرهنگ فارسی معین ). صراحی از طلا که به صورت گاو سازند. ( ناظم الاطباء ) : ساقی است آهوی سیمین و از آن زرین گاو خون خرگوش کند آبخور مارانم.
خاقانی.
رجوع به ماده بعد شود.
فرهنگ فارسی
( اسم ) صراحی و ظروفی از طلا که به صورت گاو سازند .