زریتونتن. [ زَ ن ِ ت َ ] ( هزوارش ، مص ) به لغت زند و پازند بمعنی کاشتن باشد و زریتونِمی ، بمعنی میکارم و زریتونید، یعنی بکارید و زراعت کنید. ( برهان ) ( آنندراج ). به لغت زند، کاشتن و زراعت کردن. ( ناظم الاطباء ). هزوارش «زریتونیتن » ، پهلوی «کیشتن » . ( حاشیه برهان چ معین ).