زرمدی

لغت نامه دهخدا

زرمدی. [ زَ م َ ] ( صوت ) در تداول عامه ، کلمه ای است دال بر استهزاء و تمسخر. ( از فرهنگ فارسی معین ). ازادوات استهزاء و تمسخر. ( کلمات عوامانه کتاب یکی بود یکی نبود جمال زاده ).
- زرمدی قرمه سبزی ؛ لفظی توهین آمیز است برای رد کردن کسی که به قهر می رود یا تهدید به رفتن می کند، نظیر: چس اومدی. اما قدری مؤدبانه تر. ( فرهنگ لغات عامیانه جمال زاده ص 181 ).

پیشنهاد کاربران

بپرس