زرتوهشت. [ زَ هََ ] ( اِخ ) زرتهوشتر. زرتوشت. زردشت. زرادشت. زرتشت. زراتشت. زراتوشت. زراهوشت. زره هشت. زرتهشت. زره تشت. زره دشت. نام پیغامبر فارسیان. دو صورت اولی ، محتمل خط پهلوی و صورت سیم اوستائی و صور دیگر در نظم و نثر فارسی امروزی آمده است. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ).