زرت یا فزرت کسی قمصور شدن یا دررفتن

اصطلاحات و ضرب المثل ها

معنی اصطلاح -> زِرت / فِزِرت کسی قمصور شدن / دررفتن ( غیرمودبانه )
ناتوان شدن؛ از پا درآمدن؛ شکست خوردن
مثال:
- چی، من از این ریقوی تریاکی بترسم؟ یه اردنگ در کونش بزنی زرتش قمصور می شه.
- جریده ی شما زیارت گردید. اولا هنوز آنقدر زرتمان قمصور نشده که هر عمله ی میدان بار پرتقال فروشی بیاید و به خود جرئت اسائه ی ادب داده در اوضاع مملکت ما اظهار نظر بنماید. شما اگر بیل زنید، بروید باغ پرتقال خودتان را بیل بزنید...
( فیس بوک - امپراطور حصیرآباد )
توضیح:
برابرهای داده شده در فرهنگ های معتبر برای دو واژه ی اصلی این اصط.:
زِرت:
معین: 1- زرشک 2- رمق / توانایی ( نوعی تلفظ فزرت )
سخن: زرشک
قمصور:
معین: ویران / خراب
سخن: خراب / تباه / داغان
همچنین ← «زوار کسی دررفتا» و «تلنگ کسی دررفتن»

پیشنهاد کاربران

زرت در گویش خراسان جنوبی به معنی باد معده هم هست و این کنایه می تونه این جور معنی بده که اون قد فشار اومد بهش که نتونست جلوی در رفتنش رو بگیره : - )
پارسا خر کی باشه توی فوتبال یه چیت زدم فزرتش قمصور شد
در گویش تهرانی زرت قمصور برابر بکارت آسیب دیده و زرت کسی قمصور شدن برابر آسیب دیدن پرده بکارت و کنایه از وارد آمدن آسیب بی بازگشت به وی بوده که نگاهی فراجنسیتی و عام دارد.
امروزه کمتر کسی از ریشه این واژه آگاه است بجز برخی تهرانیان و شمرانی های قدیم، و بیشتر زرت و زوار ( زه وار ) در رفتن که برابر شکافتن و چاک خوردن درز و چاک بوده به کنایه از آسیب و ناتوان شدن بکار می رود.
...
[مشاهده متن کامل]

بپرس