زراچه. [ زَچ َ / چ ِ ] ( اِخ ) نام یکی از پهلوانان زنگبار است که بهمراهی پلنگر پادشاه زاده زنگیان بجنگ اسکندر آمده بود و در روز اول هفتاد کس را بقتل آورد و آخرالامر سکندر خود بمیدان او رفت و بیک ضربت عمود کار او را ساخت. زراجه. ( برهان ) ( از شرفنامه منیری ) ( آنندراج )( از جهانگیری ) ( از فرهنگ رشیدی ). نام یکی از پهلوانان زنگ. ( ناظم الاطباء ). از موهومات شیخ نظامی است که نام یکی از پهلوانان نهاده و هفتاد نفر رومی کشته بود و آخر اسکندر او را کشت. ( انجمن آرا ) :
ستمگر سپاهی زراچه بنام
ز لشکرگه زنگ بگذاردگام.نظامی.
زراجه منم پیل پولادخای
که بر پشت پیلان کشم پیل پای.( گنجینه گنجوی تألیف وحید ص 78 ).