زراهمه

لغت نامه دهخدا

( زراهمة ) زراهمة. [ زُ هَِ م َ ] ( ع ص ) داه آزاد. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). پرستاری که برده ویا زرخرید نباشد. || زن نوجوان فربه. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || ستبر. درشت. ( از اقرب الموارد ). || عتیقه. یقال : امتة زراهمه ؛ غلیظة و عتیقه. ( اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

داه آزاد پرستاری که برده و یا زر خرید نباشد زن نوجوان فربه ستبر و درشت عتیقه

پیشنهاد کاربران

بپرس