زر زدن


معنی انگلیسی:
babble, jabber, yap

لغت نامه دهخدا

زر زدن. [ زَ زَ دَ ] ( مص مرکب ) کنایه از صرف کردن زر. ( آنندراج ) ( بهار عجم ) :
زین اساسی نهی فراخ نه تنگ
زرزنی در عمارت گل سنگ.
امیرخسرو ( از آنندراج ).
|| در دو بیت زیر ظاهراً بمعنی زردرنگ شدن ، به زردی زدن آمده است :
روی و چشمی دارم اندر مهر او
کاین گهر می ریزد آن زر می زند.
سعدی.
چشم و رویم میدهد از حلقه گوشش خبر
این یکی در می چکاند و آن دگر زر می زند.
جمال الدین سلمان ( از آنندراج ).
رجوع به زر شود.

فرهنگ فارسی

کنایه از صرف کردن زر

واژه نامه بختیاریکا

زِرتنیدِن

پیشنهاد کاربران

زر زدن یعنی:چرت و پرت گفتن.
در زبان کردی ز ره زر zarh, zar به معنی عر عر کردن است و در فرسی هم به صورت تکرار استفاده می شود ( زر زر نکن ) به احتمال زیاد از کردی وام گرفته شده و در این بین جای فتحه و کسره بدل شده، امروز در فارسی در
...
[مشاهده متن کامل]
معنی حرف بیهوده یا جفنگ بکار می رود و گاهی نیز با لحن بی ادبانه برای تحقیر گوینده بکار می رود که بیشتر معنای کردی واژه به ذهن می رسد

یعنی حرف زدن نابجا
زر زدن: به کسر زاءاول به معنی گریه کردن بچه است و کنایه از سخن بی اساس و بی منطق گفتن است . ولی زرزدن : به فتح زاء اول به معنی بکار بردن زر است
زِر زَدَن = زار زدن >> کلام بیهوده، بی منطق و احساسی
یعنی حرف زدن
ولی در لغت عامیانه زر زدن مفهوم بد میدانیم ولی در اصل زر زدن مفهومش حرف بی جا زدن ولی معنی به فارسی میشه
ح ر ف. حرف زدن
جفنگ گفتن _ چرت و پرت گفتن _ وراجی کردن _ لاف زدن
حرف بی اساس و بی منطق زدن
حرف مفت زدن _ چرت و پرت گفتن _ جفنگ _ لاف زدن
بی اساس و بی منطق حرفی را گفتن
چرت و پرت گفتن
جفنگ گفتن
لاف زدن
حرف مفت زدن
حرف نا مربوط و نادرست و بی منطق
زر بزن غر را نزن من بزن خود را نزن
ایجاد صدا های نا مطلوب و یا زدن حرف های نادرست و بی منطق
زرزدن یعنی خودسرانه بدون منطق وعمل کردن حرف بیخودزدن
حرف بیهوده زدن
سازی با صدای نا هنجار، یاوه و مزخرف

حرف پوچ و بیهوده
کلام بیهوده گفتن، حرف زدن همراه با گریه و زاری
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)

بپرس