زر خوردن

پیشنهاد کاربران

زر خوردن ؛ کنایه از زر گرفتن. ( از آنندراج ) :
باقر که ننگ مفلسی اش کرد زردرو
گر زردروست هست ولی زر جعفری
شکر خدا که بی طمع است از تمام خلق
هرگز زری نخورده به عنوان شاعری.
باقر کاشی ( از آنندراج ) .
به ضم ز. دور زدن و گشتن در گویش کازرونی ( ع. ش )

بپرس