زخمه کردن. [ زَ م َ / م ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) ساز زدن. ( آنندراج ). زخمه زدن. زخمه ساختن. زخمه سازی. نواختن. نواختن ساز با مضراب : بالای مدیح تو سخن نیست کس زخمه نکرد برتر از بم.خاقانی.