زخمه شنیدن. [ زَ م َ / م ِ ش َ / ش ِ دَ ] ( مص مرکب ) سماع. گوش به آهنگ ساز دادن. سماع کردن ( در این ترکیب ، زخمه بمعنی آوای ساز است ) : خوشک خوشک می میخورد و نرمک نرمک سماعی و زخمه و گفتاری می شنید. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 426 ). رجوع به زخمه شود.