زخمه ساختن. [ زَ م َ / م ِ ت َ ] ( مص مرکب ) نواختن. ساختن آهنگ. زخمه زدن. زخمه سازی : بالای مدیح تو سخن نیست کس زخمه نساخت برتر از بم. خاقانی.مطرب چه زخمه ساخت که در پرده سماع بر اهل وجد و حال در های و هوی ببست.حافظ.