زخم زبان شنیدن. [ زَ م ِ زَ ش َ / ش ِ دَ ] ( مص مرکب ) طعنه و ملامت شنیدن. سخریه شدن. مورد زخم زبان قرار گرفتن. ناسزا شنیدن. ( در تداول عامه ) فحش خوردن : صد زخم زبان شنیدم از تویک مرهم دل ندیدم از تو.نظامی.رجوع به زخم زبان وطعن اللسان شود.