زخم راندن ؛ ضربه زدن. تیغ زدن. فارسی تازه و مختار شیخ العارفین است و مشهور تیغ راندن است. ( از آنندراج ) ( ارمغان ) :
ز ابرو زخمها بر تارک تیغ قدر رانده
بمژگان زخمها در سینه تیر قضا کرده.
حزین اصفهانی ( از ارمغان آصفی و آنندراج ) .
ز ابرو زخمها بر تارک تیغ قدر رانده
بمژگان زخمها در سینه تیر قضا کرده.
حزین اصفهانی ( از ارمغان آصفی و آنندراج ) .