زخم دامن دار
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
زخم دامن دار ؛ کنایه از زخم دراز و رسا و زخم فربه که دوختن آن مشکل بود. ( آنندراج ) :
چهره خورشید زرد از درد بی زنهارکیست
زخم دامن دار صبح از غمزه خونخوار کیست.
صائب.
چهره خورشید زرد از درد بی زنهارکیست
زخم دامن دار صبح از غمزه خونخوار کیست.
صائب.