زحلوف

لغت نامه دهخدا

زحلوف. [ زُ ] ( ع اِ ) محل سُر خوردن کودکان در سراشیبی و یا خود سراشیبی نرم را گویند. آنرا زحلوفه و زحلیف نیز خوانند. ( از متن اللغة ). || سنگ صاف و لغزان. و پشت مرکوب فربه را بدان تشبیه کنند. ابوداود گوید: و متنان خطاتان کزحلوف من العضب. ابن عباد گوید: حمر زحالف الصقل ، یعنی خرانی نرم شکم و فربه. ( از تاج العروس ). || هر جای نرم و لغزان. مکان زلق. زحلوفه و زحلیف نیز گویند. ( از متن اللغة ).

پیشنهاد کاربران

بپرس