زحلوط. [ زُ] ( ع ص ) مرد پست و فرومایه. عامه گویند: تزحلط؛ یعنی بدون اختیار در سراشیب فرود آمد. ( از محیط المحیط ). مرد ناکس و فرومایه. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( از متن اللغة ) ( از جمهره ابن درید ج 3 ص 379 ).