[ویکی الکتاب] معنی زَحْفاً: نزدیک شدن به آرامی و آهسته آهسته
ریشه کلمه:
زحف (۱ بار)
«زَحْف» در اصل به معنای حرکت کردن به سوی چیزی است آن چنان که پاها به روی زمین کشیده شود، همانند حرکت کودک قبل از آن که راه بیافتد و یا شتر به هنگام خستگی که پای خود را به روی زمین می کشد; سپس به حرکت لشکر انبوه نیز گفته شده است; زیرا از دور چنان به نظر می رسد که گویی روی زمین می لغزند و به پیش می آیند.
در آیه فوق به کار بردن کلمه «زَحْف» اشاره به این است، که هر چند دشمن از نظر نفرات و تجهیزات فراوان، و شما در اقلیت، اما نباید از میدان مبارزه فرار کنید همان گونه که نفرات دشمن در میدان «بدر» چند برابر شما بود، پایداری به خرج دادید و سرانجام پیروز شدید.
نزدیک شدن به تدریج (مجمع) . راغب گوید: اصل آن برخاستن است با کشیدن پا مثل طفلی که هنوز راه رفتن نمیتواند و مثل شتریکه خسته شده است نا گفته نماند گوئی در آن یک گونه سنگینی و کندی ملحوظ است در اقرب گوید: زحف العسکر الی عدوّهم» آنگاه که لشکر به سوی دشمن با کندی و تدریج برود که زیاد و کثیر است. باید دانست رحف در معنای جهاد و روبرو شدن با دشمن نیز بکار رفته است در نهایه در حدیث «اللهم اغفر له وان کان فرّمن الزحف» آن را جهاد معنی کرده و در روایات کافی در تعداد گناهان کبیره آمده «الفرار من الزحف» یعنی فرار از جنگ و این مخالف معنای اولی نیست که جهاد با دشمنان همان نزدیک شدن است برای جنگ. و نیز رحف به معنی لشکر آمده است چنانکه زمخشری گفته و جمع آن زحوف است طبرسی از لیث نقل میکند زحف جماعتی است که به سوی دشمن حرکت میکنند و جمعش زحوف است. بهتر است «زَحْفاً» در آیه به معنی قتال و نیز مفعول له باشد برای «لَقیتُمْ» چنانکه از زجّاج نقل شده است یعنی: چون با کفّار از برای جنگ روبرو شدید به آنهاپشت نکنید و فرار ننمائید این کلمه تنها یکبار در قرآن آمده است.
ریشه کلمه:
زحف (۱ بار)
«زَحْف» در اصل به معنای حرکت کردن به سوی چیزی است آن چنان که پاها به روی زمین کشیده شود، همانند حرکت کودک قبل از آن که راه بیافتد و یا شتر به هنگام خستگی که پای خود را به روی زمین می کشد; سپس به حرکت لشکر انبوه نیز گفته شده است; زیرا از دور چنان به نظر می رسد که گویی روی زمین می لغزند و به پیش می آیند.
در آیه فوق به کار بردن کلمه «زَحْف» اشاره به این است، که هر چند دشمن از نظر نفرات و تجهیزات فراوان، و شما در اقلیت، اما نباید از میدان مبارزه فرار کنید همان گونه که نفرات دشمن در میدان «بدر» چند برابر شما بود، پایداری به خرج دادید و سرانجام پیروز شدید.
نزدیک شدن به تدریج (مجمع) . راغب گوید: اصل آن برخاستن است با کشیدن پا مثل طفلی که هنوز راه رفتن نمیتواند و مثل شتریکه خسته شده است نا گفته نماند گوئی در آن یک گونه سنگینی و کندی ملحوظ است در اقرب گوید: زحف العسکر الی عدوّهم» آنگاه که لشکر به سوی دشمن با کندی و تدریج برود که زیاد و کثیر است. باید دانست رحف در معنای جهاد و روبرو شدن با دشمن نیز بکار رفته است در نهایه در حدیث «اللهم اغفر له وان کان فرّمن الزحف» آن را جهاد معنی کرده و در روایات کافی در تعداد گناهان کبیره آمده «الفرار من الزحف» یعنی فرار از جنگ و این مخالف معنای اولی نیست که جهاد با دشمنان همان نزدیک شدن است برای جنگ. و نیز رحف به معنی لشکر آمده است چنانکه زمخشری گفته و جمع آن زحوف است طبرسی از لیث نقل میکند زحف جماعتی است که به سوی دشمن حرکت میکنند و جمعش زحوف است. بهتر است «زَحْفاً» در آیه به معنی قتال و نیز مفعول له باشد برای «لَقیتُمْ» چنانکه از زجّاج نقل شده است یعنی: چون با کفّار از برای جنگ روبرو شدید به آنهاپشت نکنید و فرار ننمائید این کلمه تنها یکبار در قرآن آمده است.
wikialkb: زَحْفا