زحافات
لغت نامه دهخدا
زحافات. [ زَح ْ حا ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ زحافة مؤنث زحاف. رجوع به زحافه شود. || جانوران خزنده رازحافات گویند. در الموسوعة آمده : زحافات یک طبقه ازحیوانات ذوفقارند. پوست بیشتر انواع زحافات از فلس پوشیده شده و عموماً تخم میگذارند و از راه ریه تنفس میکنند و دارای خونی سردند. رجوع به خزندگان شود.
فرهنگ فارسی
یک طبقه از حیوانات ذو فقارند پوست بیشتر انواع آنها از فلس پوشیده شده و عموما تخم گذار و از راه ریه تنفس می کنند و دارای خونی سردند
فرهنگ عمید
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید