زتوخ. [ زُ ] ( ع مص ) درآمدن کنه به چیزی که چسبیده به آن. ( منتهی الارب ). برچسبیدن کنه به هر کس که بر آن آویخت. ( از ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). چنگ زدن کنه به آنکه در او آویخت.( از قطر المحیط ) ( از ترجمه قاموس ). ثابت شدن کنه به آن کس که در او آویزد. ( از متن اللغة ). مؤلف تاج العروس گوید: صواب در این ماده «ر» مهمله است و بهمین دلیل هیچیک از ائمه لغت ، آنرا در باب «ز» نیاورده است . رجوع به رتوخ شود.