زبکر. [ زَ ب َک ْ ک ُ ] ( اِ ) لغتی است در زبگر و زابگر و زِبَگَر. ( از برهان قاطع ) ( رشیدی ) : گویی که منم مهتر بازار نمدهابس خورده ای مهتربازار زبکر .منجیک.