زبونات. [ زَب ْ بو ] ( ع ص ) ج ِ زَبّونة : بذبی الذم عن حسبی بمالی و زبونات اشوس تیحان.سواربن مضرب ( از لسان ).رجوع به لسان العرب ، اساس اللغه زمخشری ، ناظم الاطباء و متن اللغة و «زبونة» در این لغت نامه شود.