زبل الرخمه. [ زِ لُرْ رَ خ َ م َ ] ( ع اِ مرکب ) سرگین مردارخوار . در اختیارات بدیعی آمده : سرگین مردارخوار چون دود کنند در شب زن بچه بیندازد و چون با زیت بیامیزند و در گوش چکانند گرانی زایل گرداند. ( اختیارات بدیعی ). و در ذیل رخمه آمده : اگر زبل او در زیر زنان بخور کنند، بچه بیندازند. و اگر با زیت خلط کنند و در گوش چکانند گرانی گوش ببرد و به سرکه حل کنند و در برص بمالند، لون آن متغیر شود و نافع بود. باسرکه قطور آن در چشم جهت رفع بیاض و درد گوش و با زیت جهت ازاله کری و ثقل سامعه و حمول آن جهت اسقاط جنین و ادرار حیض و بدستوربخور و لطوخ آن جهت گزیدگی مار و عقرب و زنبور. ( مخزن الادویه ). و رجوع به مفردات قانون : ذیل زبل شود.