زبردست شدن

لغت نامه دهخدا

زبردست شدن. [ زَ ب َ دَ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) قوی شدن. توانا شدن و بدست آوردن قوت و قدرت :
زبر دست شد مردم زیردست
بکین مرد دینی بزین برنشست.
فردوسی.

پیشنهاد کاربران

بپرس