زبردج. [ زَ ب َ دَ ] ( اِ ) لغتی است در زبرجد. ( از حاشیه برهان قاطع چ معین از حاشیه بحر الجواهر ) ( قاموس ). زبردج مقلوب زبرجد است. ( متن اللغة احمدرضا ). زبردج زبرجد است. ( اقرب الموارد ). زبرجدو زبردج زمرد است. ( لسان العرب ). صریح عبارت قاموس آن است که زبردج نیز لغتی مشهور در زبرجد است و نه چنین است. ابن جنی در خصائص گوید: زبردج مقلوب زبرجد،تنها در ضرورت شعر و در قافیه آمده ، و این از آن روست که عرب خماسی را مقلوب نیارد. ( از تاج العروس ).