زبرجدین

لغت نامه دهخدا

زبرجدین. [ زَ ب َ ج َ ] ( ص نسبی ) منسوب به زبرجد. || برنگ زبرجد. مانند زبرجد. || مرصع به زبرجد. پیراسته به زبرجد. زبرجد نشان. زبرجدنگار.

فرهنگ عمید

= زبرجدی

پیشنهاد کاربران

بپرس