زبر زیر کردن

لغت نامه دهخدا

زبر زیر کردن. [ زَ ب َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) واژگون ساختن بناء. ویران ساختن خانه. برهم زدن وضع و حالتی. باطل ساختن نقشه. از بین بردن آرامش یک زندگی. عالیهاسافلها کردن. پایین و بالا ساختن. زیر و زبر کردن.

فرهنگ فارسی

واژگون کردن بنا باطل ساختن نقشه از بین بردن آرامش یک زندگی

پیشنهاد کاربران

بپرس