زببی

لغت نامه دهخدا

زببی. [ زِ ب ِ بی ی ] ( اِخ ) محمد مکنی به ابوالفضل پسر علی بن ابی طالب حزمی جیلی معروف به ابن زببیا. او را نسبت به پدرش «ابن زببیا» زببیی گویند. وی شیخی صالح از اهالی بغداد است و از ابوبکر محمدبن عبدالملک بن بشاء قرشی و ابومحمد حسن بن علی جوهری و دیگران سماع دارد. ابوالحسین هبةاﷲبن حسن امین دمشق و ابوالمعمر مبارک بن احمدالارجی در بغداد برای ما از او روایت کرده اند. زببیی در محرم 536 هَ. ق. متولد شد و در شوال 611 هَ. ق. درگذشت. ( از انساب سمعانی ). مؤلف قاموس ، شرح قاموس ، تاج العروس و منتهی الارب این ماده را زبیبی ضبط کرده و گفته اند جد محمدبن علی بن ابی طالب است. و مؤلف ترجمه قاموس گوید: اصل زبیبی از محله زبیبیه...؟ است و ظاهراً مقصود وی همان زبیبیه است که بنوشته قاموس از محلات بغداد است.

پیشنهاد کاربران

بپرس