زبانی
/zabAni/
مترادف زبانی: شفاهی، فمی
متضاد زبانی: قلمی، کتبی
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
زبانی. [ زُ نا ] ( اِخ ) منزلی است از منزلهای ماه. ( مهذب الاسماء ). منزلی از منازل قمر. ( دهار ). یکی از بیست و هشت منزل ماه است. ( از السامی فی الاسامی باب 27 ). زبانیاالعقرب دو ستاره روشن اند بر دو شاخ عقرب واقع میان شمال و جنوب ، فاصله میان آن دو به اندازه یک نیزه است ومنزل ماه است در شب 17. ( اقرب الموارد ). از منازل ماه است. ( از المخصص ابن سیده ج 9 ص 10 ). زبانیاالعقرب دو ستاره روشن اند در دو شاخ برج عقرب. ( قطر المحیط ). زبانیان دو ستاره روشن اند و آنها دو شاخ برج عقرب و منزل ماهند. ( صحاح ). زبانیان دو ستاره روشن اند واقع بر دو شاخ «برج » عقرب ، و در صحاح آمده که زبانیان دو شاخ عقرب و از منازل قمرند و ابن گناسة گوید:
دو ستاره اند واقع در برابر اکلیل فاصله آن دو به قدر یک نیزه و بیش از قامت یک مرد است. ( تاج العروس ). زبانی نام ستارگانی است از منازل ( بروج ) بر شکل شاخ کژدم و بر طبق تفسیری دیگر: زبانیان دو ستاره روشن اند یعنی دو شاخ عقرب و از منزل های قمرند. ابن کناسه گوید: از جمله ستارگان عقرب ، زبانیاالعقربند این دو ستاره در برابر «اکلیل » بطور متفرق واقعند و فاصله میان آن دو باندازه یک نیزه و بزرگتر از قامت یک مرد است و اکلیل خود نام سه ستاره است در وسط و بطور غیر مستطیل قرار دارد. ابوزید گوید: ستاره مذکور را زبانی و زبانیان و زبانیات و دو شاخ آنرا زبانی العقرب یا زبانیاالعقرب گویند، زبانیات نیز گویند. ( از لسان العرب ). زبانیان دو ستاره روشن اند بر دو شاخ برج عقرب و آن منزل شانزدهم از منازل ماه است. ( ناظم الاطباء ). منزل شانزدهم بود از منازل بیست و هشت گانه قمر و علامت او دو ستاره است بر دو کفه میزان. و عرب گویند که این دو کوکب بر زبانای عقرب واقعند یعنی بر دو قرن او.( فرهنگ نظام بنقل از بیست باب ملامظفر ). نام منزل شانزدهم از منازل قمر و آن دو ستاره اند که از آن دو شاخ پیشین برج عقاب است. ( غیاث اللغات : زبانا ) ( آنندراج : زبانا ). دو ستاره اند روشن بر دو شاخ برج عقرب و آن از منازل قمر است. ( آنندراج ). منزل شانزدهم ( از منازل قمر ) دو ستاره اند از دو کفه ترازو و بر پهنای نهاده ، یک از دیگر دوری چند نیزه دارند ( التفهیم بیرونی ص 111 ). و در «آثارالباقیه » آرد: پس از «غفرة» که نام سه ستاره است واقع بر پشت «اسد» زبانا است که عبارت است از دو ستاره درخشان ، جدا از یکدیگر و فاصله آن دو پنج ذراع است. این دو ستاره در آنجا قرار گرفته اند که جایگاه شاخهای عقرب است ( در تصویر برج عقرب ). اما ( در تصویرهایی که برای برجها ترسیم کرده اند )زبانی جزء صورت میزان قرار گرفته است. و گفته شده :بیشتر بخوانید ...
فرهنگ فارسی
وکیل دوزخ موکل آتش جمع زبانیان : [[ نگاهدار زبان تا به دوزخت نبرد که از زبان بتر اندر جهان زبانی نیست ]] ( سعدی کلیات ۴۳۵ ) .
مرد محافظ جان مالک دوزخ
فرهنگ معین
( ~. ) [ ع . جِ. زبنی یا زبنیة ، از زبن به معنی رفع و برداشتن ، در فارسی مفرد گیرند ] (اِ. ) وکیل دوزخ ، موکل آتش ، ج . زبانیان .
فرهنگ عمید
= زبانیه: پس بفرمود تا زبانی زشت / سوی دوزخ دواندش ز بهشت (نظامی۴: ۷۲۲ )
فرهنگستان زبان و ادب
واژه نامه بختیاریکا
جدول کلمات
مترادف ها
مربوط به صدا، خطابی، زبانی، تحت اللفظی، لفظی، شفاهی، حضوری
زبانی، حرف زبانی
زبانی، شفاهی، دهانی، از راه دهان
زبانی، شفاهی
زبانی، شفاهی، امتحان شفاهی
زبانی، لفظی، شفاهی، واژگانی، مربوط به فرهنگ لغات زبان، مربوط به لغات با فهرست ان
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
فرشته و محافظ دوزخ
در گویش آمیانه خلاصه آنچه لقلقه ی زبان باشد
دهانکی ( در تاجیکستان )