زَبانبَلی. زبان تنبلی.
پدیده ای است که در آن زبانوران، هیچگونه نواوری و خلاقیت در زبان نشان نمی دهند، و فقط واژه از دیگر فرهنگ ها وام می گیرند و آن ها را همانطور بکار می برند، و حتی واژه ها و دستور زبانِ خود را نیز می فراموشند.
... [مشاهده متن کامل]
برای نمونه در زبان خود داریم :
رَجَع = ارتجاع، مرتجع، مرجوع، ارجاع، مراجع، مراجعه، مرجع، رجوع، ارجاعات، مارجعات. . . . . . .
کفاش، اساتید، فوق العاده، خارق العاده. . . . . . .
فارسیزه کردن، واکسینه کردن ( vaccin� ) , واکسیناسیون، مدرنیزه کردن، سانتی مانتالیسم. . . . . . .
همگی آنها، نشانه زبانبلی استند.
پدیده ای است که در آن زبانوران، هیچگونه نواوری و خلاقیت در زبان نشان نمی دهند، و فقط واژه از دیگر فرهنگ ها وام می گیرند و آن ها را همانطور بکار می برند، و حتی واژه ها و دستور زبانِ خود را نیز می فراموشند.
... [مشاهده متن کامل]
برای نمونه در زبان خود داریم :
رَجَع = ارتجاع، مرتجع، مرجوع، ارجاع، مراجع، مراجعه، مرجع، رجوع، ارجاعات، مارجعات. . . . . . .
کفاش، اساتید، فوق العاده، خارق العاده. . . . . . .
فارسیزه کردن، واکسینه کردن ( vaccin� ) , واکسیناسیون، مدرنیزه کردن، سانتی مانتالیسم. . . . . . .
همگی آنها، نشانه زبانبلی استند.