زبان گندمین

لغت نامه دهخدا

زبان گندمین. [ زَ ن ِ گ َ دُ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از زبان هموار و ملایم و نرم و چرب. ( آنندراج ). زبان ملایم گو. ( غیاث اللغات : زبان گندمی ) :
با زبان گندمین روزی طلب کردن خطاست
طوطی شیرین سخن را شکرگفتار هست.
صائب.
از زبان گندمین افتاد در کارم گره
خوشه بی حاصل مادانه دیگر نداشت.
صائب.

فرهنگ فارسی

کنایه از زبان هموار و ملایم و نرم و چرب

پیشنهاد کاربران

بپرس