زبان گزیدن. [ زَ گ َ دَ ] ( مص مرکب ) زبان را با دندان گزیدن و این مانند لب گزیدن کنایت است از پشیمانی و تأسف برکاری و یا سخنی و معمولاً آنرا یا در مورد مذکور بکار میبرند و یا وقتی بخواهند کسی را که سخنی ناصواب و یا رفتاری برخلاف مصلحت و یا بر خلاف ادب از او سر میزند متوجه سازند.
فرهنگ فارسی
زبان را با دندان گزیدن و این مانند لب گزیدن کنایه است از پشیمان و تاسف بر کاری و یا سخنی