زبان پارسی
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
زبان فارسی زبانی اشتقاقی است
علی رواقی در نشست نقد �فرهنگ پسوند در زبان فارسی�، که امروز بعدازظهر ( یکشنبه 18 اردیبهشت ) در غرفه �دیدار� نمایشگاه برگزار شد، با بیان اینکه زبان فارسی در کنار پیوندی بودن، اشتقاقی است، گفت: لازم است که بحث اشتقاقی بودن زبان فارسی مطرح شود. برای این منظور باید شالوده دستور زبان فارسی دچار تغییرات اساسی شود. /
... [مشاهده متن کامل]
خبرگزاری کتاب ایران ( ایبنا ) - به گزارش ستاد خبری سراهای اهل قلم نمایشگاه کتاب تهران، حسن انوری در نشست نقد �فرهنگ پسوند در زبان فارسی�، که بعدازظهر امروز، یکشنبه 18 اردیبهشت، در غرفه دیدار بیست و چهارمین نمایشگاه کتاب برگزار شد، گفت: زبان فارسی یک زبان تلفیقی است. ما می توانیم با دو کلمه بسیط یک کلمه مرکب بسازیم. نقش پسوند در زبان فارسی آشکار است و برای یافتن واژه های جدید به کار می رود و در واژه سازی بسیار حایز اهمیت است.
در ادامه این جلسه علی رواقی، نیز درباره این اثر توضیح داد: تا به حال به طور مستقل درباره پسوند کتابی منتشر نشده است. تاریخچه نگارش این کتاب به 25 سال پیش باز می گردد و از همان زمان من به یادداشت برداری پرداختم و مجموعه پسوندهای زبان فارسی را استخراج کردم؛ چرا که تحقیق درباره پسوند از نیازهای اولیه زبان است.
وی افزود: شناخت داشته های زبان فارسی کنار اسم مرکب و دیگر ترکیبات، از مقوله های بسیار مهم است و در صورتی که ما پسوندهای کاربردی زبان خودمان را نشناسیم، به واژه گزینی صدمه زیادی زده ا یم. در این کتاب 170 پسوند بررسی و از میان آن ها 12 پسوند پر کاربرد گزینش شده اند.
این استاد زبان و ادب فارسی اضافه کرد: اگر بخواهیم وارد موضوع پسوند بشویم، باید بدانیم که وارد دنیای تازه ای شده ایم. برای هر یک از پسوندهای این کتاب از متون مختلف نمونه های متفاوت قدیمی و جدید آورده ایم. در این کار من به مساله اشتقاقی بودن زبان فارسی کنار ترکیبی بودن آن پی بردم.
رواقی در ادامه سخنانش یادآور شد: ما به دلیل آنکه زبان فارسی در دوره های اول، آمیزه ای از دوره های مختلف بوده، به درستی نتوانستیم مصدرها و پسوند هایش را استخرا ج کنیم. این زبان در کنار پیوندی بودن اشتقاقی هم هست. مثلا �رنگ� می تواند از مصدر �رشتن� هم باشد که به معنای سرخ است. این بحث در صورتی که پی گیری شود، شالوده زبان فارسی را در هم می ریزد.
این پژوهشگر همچنین با اشاره به اینکه تالیف دستور زبان فارسی در حوزه های مختلف زبانی باید متفاوت باشد، خاطرنشان کرد: در راستای موضوع اشتقاق زبان فارسی ما باید برای متون فارسی یک کتاب دستور و برای فارسی روزمره نیز یک کتاب دستور دیگر داشته باشیم، ضمن آنکه یک کتاب دستور نیز باید به متون ادبی فارسی اختصاص یابد؛ چرا که متون ادبی ما یکدست نیستند.
حسن انوری نیز در ادامه سخنرانی رواقی، درباره موضوع اشتقاقی بودن زبان فارسی توضیح داد: زبان فارسی زبانی ترکیبی است و از نظر تاریخی می توان مواردی را پیدا کرد که در آن اشتقاق هم صورت گرفته است. وقتی به تاریخ زبان فارسی نگاه می کنیم، به اشتقاق می رسیم.
این استاد دانشگاه با بیان برخی ویژگی های �فرهنگ پسوند در زبان فارسی� توضیح داد: ما در پایان این فرهنگ 53 صفحه نمایه داریم که در آن 115 پسوند درج شده که در مجموع مولف، 6148 شاهد از 12 پسوند پیدا کرده و این مساله گسترش پسوند در زبان فارسی را نشان می دهد و اینکه این موضوع تا چه حد جای پژوهش دارد و آقای رواقی یک تنه بخشی از کار عظیم را در این اثر انجام داده اند.
وی پسوندهایی چون �یا�، �گر�، �گون�، �گونه�، �ناک�و�آنه� را از 12 پسوند نام برده شده در کتاب دانست و درباره آن ها توضیحاتی داد.
انوری در بخش پایانی سخنانش تصریح کرد: این فرهنگ نشان می دهد مولف آن برای واژه سازی زمینه های جدی را فراهم کرده و فرهنگستان باید از او سپاسگزار باشد که مقدمات علمی واژه سازی را فراهم آورده است.
بهروز محمودی بختیاری نیز در بخش دیگری از این جلسه نقد، با اشاره به اینکه نقش این فرهنگ به لحاظ پایگاه داده های پسوندی چشمگیر است، گفت: به باور نسل من شما حرکتی را آغاز کرده اید که محمد معین و خلیل خطیب رهبر بخشی از آن را آغاز کرده بودند؛ با این تفاوت که در این کار از متون جدید هم استفاده شده است.
سپس رواقی در پاسخ به این سوال بختیاری، مبنی بر اینکه �چرا از آوردن تعریف نگاری در برخی بخش ها پرهیز کرده اید؟�، گفت: این کتاب قرار بود فرهنگ واره نام بگیرد و واضح است که تعریف نگاری در فرهنگ ها مرسوم است. این کتاب برای متخصصان تهیه شده و برای مخاطب معمولی نیست.
این عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی در ادامه سوال دیگر بختیاری را مبنی بر اینکه �آیا شاهد مثال در خدمت تثبیت معناست؟� نیز این گونه پاسخ داد: من فرهنگ بدون شاهد را فرهنگ نمی دانم و ما باید در فرهنگ ها همانگونه که شاهد داریم، معناگذاری کنیم.
بختیاری همچنین سوال دیگرش را با بیان اینکه واژه هایی که در مقاطع مختلف تاریخی مانند واژ ه هایی که از سوی منشیان دوره قاجار از سر تفنن ساخته می شدند، تا چه حد در فرهنگ رسمی جای دارند؟ مطرح کرد.
رواقی در این باره گفت: در این زمینه باید احتیاط کنیم و به کاربرد آن واژه توجه داشته باشیم و همچنین در نظر بگیریم که آیا منش و عادت و ساختار زبان آن را می پذیرد یا خیر. در هر حال کاربرد زبان در هر دوره تعریف شده و من می خواهم بگویم مثلا زبان فردوسی با رودکی به لحاظ واژگانی بسیار متفاوتند.
وی در پایان گفت: زبان فارسی هنوز زبان ناشناخته ای است و ما باید به تالیف فرهنگ متون فکر کنیم؛ چراکه متون فارسی گنجبنه های بی نظیری را در خود دارند.
بیست و چهارمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران تا 24 اردیبهشت در مصلای امام خمینی ( ره ) به کار خود ادامه می دهد.
منبع. https://www. ibna. ir/news/104143/زبان - فارسی - زبانی - اشتقاقی - است
علی رواقی در نشست نقد �فرهنگ پسوند در زبان فارسی�، که امروز بعدازظهر ( یکشنبه 18 اردیبهشت ) در غرفه �دیدار� نمایشگاه برگزار شد، با بیان اینکه زبان فارسی در کنار پیوندی بودن، اشتقاقی است، گفت: لازم است که بحث اشتقاقی بودن زبان فارسی مطرح شود. برای این منظور باید شالوده دستور زبان فارسی دچار تغییرات اساسی شود. /
... [مشاهده متن کامل]
خبرگزاری کتاب ایران ( ایبنا ) - به گزارش ستاد خبری سراهای اهل قلم نمایشگاه کتاب تهران، حسن انوری در نشست نقد �فرهنگ پسوند در زبان فارسی�، که بعدازظهر امروز، یکشنبه 18 اردیبهشت، در غرفه دیدار بیست و چهارمین نمایشگاه کتاب برگزار شد، گفت: زبان فارسی یک زبان تلفیقی است. ما می توانیم با دو کلمه بسیط یک کلمه مرکب بسازیم. نقش پسوند در زبان فارسی آشکار است و برای یافتن واژه های جدید به کار می رود و در واژه سازی بسیار حایز اهمیت است.
در ادامه این جلسه علی رواقی، نیز درباره این اثر توضیح داد: تا به حال به طور مستقل درباره پسوند کتابی منتشر نشده است. تاریخچه نگارش این کتاب به 25 سال پیش باز می گردد و از همان زمان من به یادداشت برداری پرداختم و مجموعه پسوندهای زبان فارسی را استخراج کردم؛ چرا که تحقیق درباره پسوند از نیازهای اولیه زبان است.
وی افزود: شناخت داشته های زبان فارسی کنار اسم مرکب و دیگر ترکیبات، از مقوله های بسیار مهم است و در صورتی که ما پسوندهای کاربردی زبان خودمان را نشناسیم، به واژه گزینی صدمه زیادی زده ا یم. در این کتاب 170 پسوند بررسی و از میان آن ها 12 پسوند پر کاربرد گزینش شده اند.
این استاد زبان و ادب فارسی اضافه کرد: اگر بخواهیم وارد موضوع پسوند بشویم، باید بدانیم که وارد دنیای تازه ای شده ایم. برای هر یک از پسوندهای این کتاب از متون مختلف نمونه های متفاوت قدیمی و جدید آورده ایم. در این کار من به مساله اشتقاقی بودن زبان فارسی کنار ترکیبی بودن آن پی بردم.
رواقی در ادامه سخنانش یادآور شد: ما به دلیل آنکه زبان فارسی در دوره های اول، آمیزه ای از دوره های مختلف بوده، به درستی نتوانستیم مصدرها و پسوند هایش را استخرا ج کنیم. این زبان در کنار پیوندی بودن اشتقاقی هم هست. مثلا �رنگ� می تواند از مصدر �رشتن� هم باشد که به معنای سرخ است. این بحث در صورتی که پی گیری شود، شالوده زبان فارسی را در هم می ریزد.
این پژوهشگر همچنین با اشاره به اینکه تالیف دستور زبان فارسی در حوزه های مختلف زبانی باید متفاوت باشد، خاطرنشان کرد: در راستای موضوع اشتقاق زبان فارسی ما باید برای متون فارسی یک کتاب دستور و برای فارسی روزمره نیز یک کتاب دستور دیگر داشته باشیم، ضمن آنکه یک کتاب دستور نیز باید به متون ادبی فارسی اختصاص یابد؛ چرا که متون ادبی ما یکدست نیستند.
حسن انوری نیز در ادامه سخنرانی رواقی، درباره موضوع اشتقاقی بودن زبان فارسی توضیح داد: زبان فارسی زبانی ترکیبی است و از نظر تاریخی می توان مواردی را پیدا کرد که در آن اشتقاق هم صورت گرفته است. وقتی به تاریخ زبان فارسی نگاه می کنیم، به اشتقاق می رسیم.
این استاد دانشگاه با بیان برخی ویژگی های �فرهنگ پسوند در زبان فارسی� توضیح داد: ما در پایان این فرهنگ 53 صفحه نمایه داریم که در آن 115 پسوند درج شده که در مجموع مولف، 6148 شاهد از 12 پسوند پیدا کرده و این مساله گسترش پسوند در زبان فارسی را نشان می دهد و اینکه این موضوع تا چه حد جای پژوهش دارد و آقای رواقی یک تنه بخشی از کار عظیم را در این اثر انجام داده اند.
وی پسوندهایی چون �یا�، �گر�، �گون�، �گونه�، �ناک�و�آنه� را از 12 پسوند نام برده شده در کتاب دانست و درباره آن ها توضیحاتی داد.
انوری در بخش پایانی سخنانش تصریح کرد: این فرهنگ نشان می دهد مولف آن برای واژه سازی زمینه های جدی را فراهم کرده و فرهنگستان باید از او سپاسگزار باشد که مقدمات علمی واژه سازی را فراهم آورده است.
بهروز محمودی بختیاری نیز در بخش دیگری از این جلسه نقد، با اشاره به اینکه نقش این فرهنگ به لحاظ پایگاه داده های پسوندی چشمگیر است، گفت: به باور نسل من شما حرکتی را آغاز کرده اید که محمد معین و خلیل خطیب رهبر بخشی از آن را آغاز کرده بودند؛ با این تفاوت که در این کار از متون جدید هم استفاده شده است.
سپس رواقی در پاسخ به این سوال بختیاری، مبنی بر اینکه �چرا از آوردن تعریف نگاری در برخی بخش ها پرهیز کرده اید؟�، گفت: این کتاب قرار بود فرهنگ واره نام بگیرد و واضح است که تعریف نگاری در فرهنگ ها مرسوم است. این کتاب برای متخصصان تهیه شده و برای مخاطب معمولی نیست.
این عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی در ادامه سوال دیگر بختیاری را مبنی بر اینکه �آیا شاهد مثال در خدمت تثبیت معناست؟� نیز این گونه پاسخ داد: من فرهنگ بدون شاهد را فرهنگ نمی دانم و ما باید در فرهنگ ها همانگونه که شاهد داریم، معناگذاری کنیم.
بختیاری همچنین سوال دیگرش را با بیان اینکه واژه هایی که در مقاطع مختلف تاریخی مانند واژ ه هایی که از سوی منشیان دوره قاجار از سر تفنن ساخته می شدند، تا چه حد در فرهنگ رسمی جای دارند؟ مطرح کرد.
رواقی در این باره گفت: در این زمینه باید احتیاط کنیم و به کاربرد آن واژه توجه داشته باشیم و همچنین در نظر بگیریم که آیا منش و عادت و ساختار زبان آن را می پذیرد یا خیر. در هر حال کاربرد زبان در هر دوره تعریف شده و من می خواهم بگویم مثلا زبان فردوسی با رودکی به لحاظ واژگانی بسیار متفاوتند.
وی در پایان گفت: زبان فارسی هنوز زبان ناشناخته ای است و ما باید به تالیف فرهنگ متون فکر کنیم؛ چراکه متون فارسی گنجبنه های بی نظیری را در خود دارند.
بیست و چهارمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران تا 24 اردیبهشت در مصلای امام خمینی ( ره ) به کار خود ادامه می دهد.
منبع. https://www. ibna. ir/news/104143/زبان - فارسی - زبانی - اشتقاقی - است
فارسی چند واژه از هر زبان گرفته است؟
فرهاد قربان زاده از شمار وام واژه های رایج در فارسی به تفکیکِ هر زبان نوشته است.
به گزارش ایسنا، این فرهنگ نویس و ویراستار در تازه ترین نوشتار خود که آن را در صفحه شخصی اش منتشر کرده، با عنوان �شمار واژه های عربیِ رایج در فارسی� چنین آورده است:
... [مشاهده متن کامل]
▫️ برخی معتقدند نیمی از واژه های رایج در فارسی عربی است. معیار این افراد برای دست یافتن به این آمار بر نگارنده روشن نیست، ولی می دانم که برای شمارش واژه های عربیِ رایج در فارسی با چند پرسش روبه رو هستیم:
۱. فارسی معاصر را باید در نظر داشته باشیم یا آمیخته ای از فارسی کهن و معاصر یا فقط فارسی کهن را؟ برای نمونه، آیا باید برخی واژه های عربیِ به کاررفته در دُرۀ نادره و تاریخ وصاف و تاریخ جهانگشای را، حتی اگر فقط یک بار در تاریخ زبان فارسی به کار رفته باشد، جزو واژه های عربیِ رایج در فارسی به شمار بیاوریم؟
۲. با هزاران واژۀ مشتق ( مانند طفلک ) و مرکّب ( مانند کتابخانه ) و مشتق مرکّب ( مانند وطن پرستی ) چه کنیم و این واژه ها را فارسی بدانیم یا عربی ـ فارسی؟
۳. واژه های عربیِ کم بسامدی مانند مال التجاره و موطن و مافات را با واژه های عربیِ پربسامدی مانند غم و کتاب و ساعت یکسان در شمار بیاوریم؟
۴. فارسی گفتاری را باید در نظر داشته باشیم یا فارسی نوشتاری را؟ روشن است که بسامد واژه های عربی در فارسی گفتاری کمتر از فارسی نوشتاری است.
▫️ برای دست یافتن به شمارِ تقریبیِ واژه های عربی در فارسی چند معیار را پیش روی خود قرار داده ام. نکتۀ بسیار مهم اینکه این معیارها با توجه به امکانات من بوده و لزوماً درست ترین و بی نقص ترین معیارها نیستند. نخست این معیارها را با توجه به پرسش های بالا یادآور می شوم:
۱. فقط واژه های رایج در فارسی معاصر را شمارش کرده ام و با واژه های به کاررفته در متن های کهن کاری نداشته ام. البته اگر بخواهیم به سبک شناسی و زبان شناسی تاریخی بپردازیم، شمارش واژه های کهن نیز اهمیت دارد، ولی مخاطب خود را عموم مردم و غیرمتخصصان دانسته ام و آن ها با فارسی کهن سروکاری ندارند.
۲. به دلیل کمبود وقت و امکانات، واژه های مشتق و مرکّب و مشتق مرکّبِ عربی ـ فارسی را فارسی دانسته ام و آگاهم که این روش از دقت آمار می کاهد.
۳. به دلیل کمبود وقت و امکانات، واژه های عربیِ کم بسامد را با واژه های عربیِ پربسامد یکسان در شمار آورده ام و آگاهم که این روش نیز از دقت آمار می کاهد. یعنی اگر یک فارسی زبان روزی ده بار واژۀ ساعت را به کار ببرد، ولی در عمرش فقط یک بار موطن را به کار ببرد، بسامد هر دو واژه را عدد ۱ درنظر گرفته ام ( در زبان شناسی پیکره ای به دو مفهوم token و type پرداخته شده که در اینجا به آن ها نمی پردازم ) . درست تر این است که تکرار نیز در آمار واژه های عربیِ رایج در فارسی نقش داشته باشد و با وقت و امکانات اندکی که دارم نتوانستم تکرار را نیز در آمار خود بیاورم.
۴. فقط به فارسی نوشتاری پرداخته ام.
▫️ منبع نگارنده برای شمارش وام واژه های رایج در فارسی فرهنگی فارسی است که خودم آن را تألیف کرده ام و هنوز منتشر نشده است.
▫️ شمار وام واژه های برگرفته از برخی زبان ها، مانند انگلیسی، بسیار بیش از چیزی است که در پایین آمده، ولی هنوز آن ها را به فرهنگ نیفزوده ام. با تکمیل فرهنگ این آمار دست خوش اندکی دگرگونی خواهد شد.
▫️ این احتمال را در نظر داشته باشید که ممکن است معدودی از ریشه ها درست نباشد. این مشکل در کلیت آمار تأثیر چندانی ندارد.
▫️ شمارش دقیق ترِ وام واژه های رایج در فارسی می تواند موضوع مقاله ای زبان شناختی باشد. امید است که دوستان زبان شناس با مراجعه به پیکره های زبانیِ برچسب زنی شده پژوهش های کامل تر و دقیق تری انجام دهند.
▫️ اینک شمار وام واژه های رایج در فارسی به تفکیکِ هر زبان:
- واژه های فرهنگ: ٢١۸١۶ ( ١۰۰ درصد )
- واژه های فارسی ( و �زبان دیگر فارسی� ) : ۱۱۸۰٢ ( ۵۴. ۱۰ درصد )
- واژه های عربی: ۷۳۵۳ ( ۳۳. ۷۰ درصد )
- واژه های فرانسوی: ۱۸۳۵ ( ۸. ۴۱ درصد )
- واژه های ترکی / مغولی: ۲۷۸ ( ۱. ۲۷ درصد )
- واژه های انگلیسی: ۲۳۴ ( ۱. ۰۷ درصد )
- واژه های روسی: ۷۰ ( ۰. ۳۲ درصد )
- واژه های هندی / سنسکریت: ۶۶ ( ۰. ۳ درصد )
- واژه های یونانی: ٢۵ ( ۰. ۱۱ درصد )
- واژه های برگرفته از زبان های دیگر: ۱۵۳ ( ۰. ۷ درصد )
پ. ن: رسم الخط نگارنده در بازتاب این نوشتار حفظ شده است.
منبع. https://www. google. com/amp/s/www. isna. ir/amp/1401030100725/
فرهاد قربان زاده از شمار وام واژه های رایج در فارسی به تفکیکِ هر زبان نوشته است.
به گزارش ایسنا، این فرهنگ نویس و ویراستار در تازه ترین نوشتار خود که آن را در صفحه شخصی اش منتشر کرده، با عنوان �شمار واژه های عربیِ رایج در فارسی� چنین آورده است:
... [مشاهده متن کامل]
▫️ برخی معتقدند نیمی از واژه های رایج در فارسی عربی است. معیار این افراد برای دست یافتن به این آمار بر نگارنده روشن نیست، ولی می دانم که برای شمارش واژه های عربیِ رایج در فارسی با چند پرسش روبه رو هستیم:
۱. فارسی معاصر را باید در نظر داشته باشیم یا آمیخته ای از فارسی کهن و معاصر یا فقط فارسی کهن را؟ برای نمونه، آیا باید برخی واژه های عربیِ به کاررفته در دُرۀ نادره و تاریخ وصاف و تاریخ جهانگشای را، حتی اگر فقط یک بار در تاریخ زبان فارسی به کار رفته باشد، جزو واژه های عربیِ رایج در فارسی به شمار بیاوریم؟
۲. با هزاران واژۀ مشتق ( مانند طفلک ) و مرکّب ( مانند کتابخانه ) و مشتق مرکّب ( مانند وطن پرستی ) چه کنیم و این واژه ها را فارسی بدانیم یا عربی ـ فارسی؟
۳. واژه های عربیِ کم بسامدی مانند مال التجاره و موطن و مافات را با واژه های عربیِ پربسامدی مانند غم و کتاب و ساعت یکسان در شمار بیاوریم؟
۴. فارسی گفتاری را باید در نظر داشته باشیم یا فارسی نوشتاری را؟ روشن است که بسامد واژه های عربی در فارسی گفتاری کمتر از فارسی نوشتاری است.
▫️ برای دست یافتن به شمارِ تقریبیِ واژه های عربی در فارسی چند معیار را پیش روی خود قرار داده ام. نکتۀ بسیار مهم اینکه این معیارها با توجه به امکانات من بوده و لزوماً درست ترین و بی نقص ترین معیارها نیستند. نخست این معیارها را با توجه به پرسش های بالا یادآور می شوم:
۱. فقط واژه های رایج در فارسی معاصر را شمارش کرده ام و با واژه های به کاررفته در متن های کهن کاری نداشته ام. البته اگر بخواهیم به سبک شناسی و زبان شناسی تاریخی بپردازیم، شمارش واژه های کهن نیز اهمیت دارد، ولی مخاطب خود را عموم مردم و غیرمتخصصان دانسته ام و آن ها با فارسی کهن سروکاری ندارند.
۲. به دلیل کمبود وقت و امکانات، واژه های مشتق و مرکّب و مشتق مرکّبِ عربی ـ فارسی را فارسی دانسته ام و آگاهم که این روش از دقت آمار می کاهد.
۳. به دلیل کمبود وقت و امکانات، واژه های عربیِ کم بسامد را با واژه های عربیِ پربسامد یکسان در شمار آورده ام و آگاهم که این روش نیز از دقت آمار می کاهد. یعنی اگر یک فارسی زبان روزی ده بار واژۀ ساعت را به کار ببرد، ولی در عمرش فقط یک بار موطن را به کار ببرد، بسامد هر دو واژه را عدد ۱ درنظر گرفته ام ( در زبان شناسی پیکره ای به دو مفهوم token و type پرداخته شده که در اینجا به آن ها نمی پردازم ) . درست تر این است که تکرار نیز در آمار واژه های عربیِ رایج در فارسی نقش داشته باشد و با وقت و امکانات اندکی که دارم نتوانستم تکرار را نیز در آمار خود بیاورم.
۴. فقط به فارسی نوشتاری پرداخته ام.
▫️ منبع نگارنده برای شمارش وام واژه های رایج در فارسی فرهنگی فارسی است که خودم آن را تألیف کرده ام و هنوز منتشر نشده است.
▫️ شمار وام واژه های برگرفته از برخی زبان ها، مانند انگلیسی، بسیار بیش از چیزی است که در پایین آمده، ولی هنوز آن ها را به فرهنگ نیفزوده ام. با تکمیل فرهنگ این آمار دست خوش اندکی دگرگونی خواهد شد.
▫️ این احتمال را در نظر داشته باشید که ممکن است معدودی از ریشه ها درست نباشد. این مشکل در کلیت آمار تأثیر چندانی ندارد.
▫️ شمارش دقیق ترِ وام واژه های رایج در فارسی می تواند موضوع مقاله ای زبان شناختی باشد. امید است که دوستان زبان شناس با مراجعه به پیکره های زبانیِ برچسب زنی شده پژوهش های کامل تر و دقیق تری انجام دهند.
▫️ اینک شمار وام واژه های رایج در فارسی به تفکیکِ هر زبان:
- واژه های فرهنگ: ٢١۸١۶ ( ١۰۰ درصد )
- واژه های فارسی ( و �زبان دیگر فارسی� ) : ۱۱۸۰٢ ( ۵۴. ۱۰ درصد )
- واژه های عربی: ۷۳۵۳ ( ۳۳. ۷۰ درصد )
- واژه های فرانسوی: ۱۸۳۵ ( ۸. ۴۱ درصد )
- واژه های ترکی / مغولی: ۲۷۸ ( ۱. ۲۷ درصد )
- واژه های انگلیسی: ۲۳۴ ( ۱. ۰۷ درصد )
- واژه های روسی: ۷۰ ( ۰. ۳۲ درصد )
- واژه های هندی / سنسکریت: ۶۶ ( ۰. ۳ درصد )
- واژه های یونانی: ٢۵ ( ۰. ۱۱ درصد )
- واژه های برگرفته از زبان های دیگر: ۱۵۳ ( ۰. ۷ درصد )
پ. ن: رسم الخط نگارنده در بازتاب این نوشتار حفظ شده است.
منبع. https://www. google. com/amp/s/www. isna. ir/amp/1401030100725/
رد پیشنهاد ثبت زبان فارسی به عنوان هشتمین زبان بین المللی در یونسکو
خبرگزاری تسنیم: معاون بین الملل بنیاد سعدی با اشاره به اقدام برای ثبت فارسی به عنوان هشتمین زبان بین المللی در یونسکو گفت: این پیشنهاد با سفیر ایران در یونسکو مطرح و با جواب منفی روبرو شد، چرا که پیش از آن، این پیشنهاد از سوی یونسکو رد شده بود.
... [مشاهده متن کامل]
محمدرضا دربندی معاون امور بین الملل بنیاد سعدی در گفت وگو با خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، با اشاره به پیگیری های ثبت زبان فارسی به عنوان هشتمین زبان بین المللی دنیا در یونسکو گفت: اوایل اردیبهشت ماه در جریان سفر مدیرکل یونسکو به ایران و بازدید وی از میراث فرهنگی ایران ، پیشنهاد ثبت زبان فارسی به عنوان هشتمین زبان بین المللی در یونسکو را توسط یک واسطه ارائه کردیم. اما خبری از موافقت، استقبال یا عدم استقبال نشد.
وی ادامه داد: بنیاد سعدی 10 پیشنهاد برای بازبینی در شاخص های بین المللی کردن زبان ها در یونسکو را با هدف ثبت این زبان به عنوان هشتمین زبان بین المللی جهان به یونسکو ارائه کرد. تاکنون هفت زبان در کمیسیون ملی یونسکو به عنوان زبان بین المللی به ثبت رسیده است، که برخی از آن ها عبارتند از انگلیسی ، آلمانی ، فرانسه، اسپانیا و. . . ؛ این هفت زبان بر مبنای شرط یونسکو مبنی بر اینکه هر زبانی که به عنوان زبان بین المللی به ثبت می رسد، باید 500 میلیون گویش ور در سراسر جهان داشته باشد، به ثبت رسیده اند.
دربندی تصریح کرد: این در حالی است که تعداد گویش وران زبان فارسی در سراسر جهان به 200 میلیون نفر می رسد. به همین منظور ما تلاش کردیم تا با مذاکراتی با یونسکو ، شروط بین المللی کردن زبان را تغییر دهیم، برخی از شروط پیشنهادی ما عبارت بودند از داشتن تاریخ، فرهنگ و تمدنی بیش از پنج هزار سال، سابقه تاریخی گویش وری بیش از 500 میلیون نفر در گذشته، گستره قلمرو نفوذ یک زبان در تاریخ تمدن ملل تحت پوشش ( حضور و نفوذ زبان فارسی در شبه قاره هند، آسیای میانه و ترکیه ) ، سابقه گویش وری گسترده، در منطقه جغرافیایی بزرگ ، داشتن مشاهیر ادبی و آثار مکتوب، بیش از عرف موجود ، میزان و گستره ترجمه آثار مشاهیر این زبان به زبان های زنده دنیا، تعداد دفعات ترجمه آثار مشاهیر ادبی و . . . .
وی افزود: این روال ادامه داشت تا اینکه در سفر اخیر احمد جلالیف سفیر ایران در یونسکو به کشور این موضوع را با وی در میان گذاشتیم. جلالی اذعان داشت که پیش از این نیز این پیشنهاد با همکاری کشورهای افغانستان و تاجیکستان به یونسکو مطرح شده بود، اما یونسکو حاضر به تغییر شرایط خود نیست و بنابراین پیشنهاد ثبت زبان فارسی به عنوان هشتمین زبان بین الملل پذیرفته نشده است.
خبرگزاری تسنیم: معاون بین الملل بنیاد سعدی با اشاره به اقدام برای ثبت فارسی به عنوان هشتمین زبان بین المللی در یونسکو گفت: این پیشنهاد با سفیر ایران در یونسکو مطرح و با جواب منفی روبرو شد، چرا که پیش از آن، این پیشنهاد از سوی یونسکو رد شده بود.
... [مشاهده متن کامل]
محمدرضا دربندی معاون امور بین الملل بنیاد سعدی در گفت وگو با خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، با اشاره به پیگیری های ثبت زبان فارسی به عنوان هشتمین زبان بین المللی دنیا در یونسکو گفت: اوایل اردیبهشت ماه در جریان سفر مدیرکل یونسکو به ایران و بازدید وی از میراث فرهنگی ایران ، پیشنهاد ثبت زبان فارسی به عنوان هشتمین زبان بین المللی در یونسکو را توسط یک واسطه ارائه کردیم. اما خبری از موافقت، استقبال یا عدم استقبال نشد.
وی ادامه داد: بنیاد سعدی 10 پیشنهاد برای بازبینی در شاخص های بین المللی کردن زبان ها در یونسکو را با هدف ثبت این زبان به عنوان هشتمین زبان بین المللی جهان به یونسکو ارائه کرد. تاکنون هفت زبان در کمیسیون ملی یونسکو به عنوان زبان بین المللی به ثبت رسیده است، که برخی از آن ها عبارتند از انگلیسی ، آلمانی ، فرانسه، اسپانیا و. . . ؛ این هفت زبان بر مبنای شرط یونسکو مبنی بر اینکه هر زبانی که به عنوان زبان بین المللی به ثبت می رسد، باید 500 میلیون گویش ور در سراسر جهان داشته باشد، به ثبت رسیده اند.
دربندی تصریح کرد: این در حالی است که تعداد گویش وران زبان فارسی در سراسر جهان به 200 میلیون نفر می رسد. به همین منظور ما تلاش کردیم تا با مذاکراتی با یونسکو ، شروط بین المللی کردن زبان را تغییر دهیم، برخی از شروط پیشنهادی ما عبارت بودند از داشتن تاریخ، فرهنگ و تمدنی بیش از پنج هزار سال، سابقه تاریخی گویش وری بیش از 500 میلیون نفر در گذشته، گستره قلمرو نفوذ یک زبان در تاریخ تمدن ملل تحت پوشش ( حضور و نفوذ زبان فارسی در شبه قاره هند، آسیای میانه و ترکیه ) ، سابقه گویش وری گسترده، در منطقه جغرافیایی بزرگ ، داشتن مشاهیر ادبی و آثار مکتوب، بیش از عرف موجود ، میزان و گستره ترجمه آثار مشاهیر این زبان به زبان های زنده دنیا، تعداد دفعات ترجمه آثار مشاهیر ادبی و . . . .
وی افزود: این روال ادامه داشت تا اینکه در سفر اخیر احمد جلالیف سفیر ایران در یونسکو به کشور این موضوع را با وی در میان گذاشتیم. جلالی اذعان داشت که پیش از این نیز این پیشنهاد با همکاری کشورهای افغانستان و تاجیکستان به یونسکو مطرح شده بود، اما یونسکو حاضر به تغییر شرایط خود نیست و بنابراین پیشنهاد ثبت زبان فارسی به عنوان هشتمین زبان بین الملل پذیرفته نشده است.
در نگاه من تا می توان باید واژگان بیگانه را که واژه های تازی را هم در بر می گیرد از فرهنگ زبانی خودمان بزداییم.
اینها وامواژه نیستند، اینها خوره اند، کرمهایی هستند افتاده به جان درخت کهن و ستبر پارسی، درخت هرچه کرموتر و آفت زده تر، زشت تر.
... [مشاهده متن کامل]
درخت پارسی اگر سرافراز و زیباست از برگ و بارش است، از دیرینه بودنش است، از میوه های شیرین و خوش رنگ و بویش است که به ناچار کِشاننده کرمها و انگل ها به سوی خود نیز خواهد بود،
اینجاست که باغبان دلسوز و دانا نه تنها جلوی انگل را می گیرد که با رسیدگی درست و هرس به هنگام، درخت را پربارتر و زیباتر می نماید.
و اینک وامواژه؛ وامواژه کی کاربرد می یابد؟
وامواژه زمانی به درد می خورد که زبان وام گیرنده واژه ی برابر به جای واژه ی بیگانه نداشته باشد و ارزنده تر از آن توانایی ساخت برابرواژه را هم نداشته باشد، درین هنگام وامواژه به یاری زبان خواهد آمد و تاوانی برای کمبود و ناتوانی آن خواهد بود، چوب زیربغلی خواهد شد برای پای لنگ آن زبان.
اگر نگویم صددرصد، ۹۹درصد وامواژه های باشنده در پارسی اینگونه نیستند که همان خوره و انگل اند، پارسی نیازی به آنها نداشته، برگ واژه ای را از این درخت کنده ایم به جای آن زالوواژه ای چسبانده ایم!
شگفتا چه بد باغبانی، چه ناسپاسیم، از میوه ی شیرینش خورده، در سایه سارش آرمیده، از هستی اش خانمان فراهم آورده و به جای آن:
در برابر تندبادها به تماشایش می نشینیم، در برابر تبرها پهلو تهی می کنیم و در برابر آتش جریان سیال ( دست طبیعت ) رهایش می کنیم، چه چاره می ماند کوتاهی ها را به گردن همان دست طبیعت می اندازیم و با وژدانی آسوده بازهم با خواهش میوه ای دیگر آویزانش می شویم.
پارسی هیچ نیازی به واژه های بیگانه نداشته و ندارد، این زبان از هزاره های گذشته، زبانی دینی و سازنده ی شهرآیین ( تمدن ) بوده، کمبودی نداشته و اکنون نیز نیازهای تازه اش را می تواند به سادگی درونسازی کند، پارسی زبانی خودایستا، پویا، زنده و زندگی بخش است.
واژه های بیگانه ای که می بینیم همگی از سستی و
تنبلی کودن وار یا خودنمایی نابخردانه ی ما ( نویسندگان، ترگمانان، آخوندها، دانش آموختگان، سرپرستان کشور ) بندال و زورچپان شده اند، اینها وامواژه نیستند به درستی که بهتر است بگوییم: # زورچپان واژه!
اینها وامواژه نیستند، اینها خوره اند، کرمهایی هستند افتاده به جان درخت کهن و ستبر پارسی، درخت هرچه کرموتر و آفت زده تر، زشت تر.
... [مشاهده متن کامل]
درخت پارسی اگر سرافراز و زیباست از برگ و بارش است، از دیرینه بودنش است، از میوه های شیرین و خوش رنگ و بویش است که به ناچار کِشاننده کرمها و انگل ها به سوی خود نیز خواهد بود،
اینجاست که باغبان دلسوز و دانا نه تنها جلوی انگل را می گیرد که با رسیدگی درست و هرس به هنگام، درخت را پربارتر و زیباتر می نماید.
و اینک وامواژه؛ وامواژه کی کاربرد می یابد؟
وامواژه زمانی به درد می خورد که زبان وام گیرنده واژه ی برابر به جای واژه ی بیگانه نداشته باشد و ارزنده تر از آن توانایی ساخت برابرواژه را هم نداشته باشد، درین هنگام وامواژه به یاری زبان خواهد آمد و تاوانی برای کمبود و ناتوانی آن خواهد بود، چوب زیربغلی خواهد شد برای پای لنگ آن زبان.
اگر نگویم صددرصد، ۹۹درصد وامواژه های باشنده در پارسی اینگونه نیستند که همان خوره و انگل اند، پارسی نیازی به آنها نداشته، برگ واژه ای را از این درخت کنده ایم به جای آن زالوواژه ای چسبانده ایم!
شگفتا چه بد باغبانی، چه ناسپاسیم، از میوه ی شیرینش خورده، در سایه سارش آرمیده، از هستی اش خانمان فراهم آورده و به جای آن:
در برابر تندبادها به تماشایش می نشینیم، در برابر تبرها پهلو تهی می کنیم و در برابر آتش جریان سیال ( دست طبیعت ) رهایش می کنیم، چه چاره می ماند کوتاهی ها را به گردن همان دست طبیعت می اندازیم و با وژدانی آسوده بازهم با خواهش میوه ای دیگر آویزانش می شویم.
پارسی هیچ نیازی به واژه های بیگانه نداشته و ندارد، این زبان از هزاره های گذشته، زبانی دینی و سازنده ی شهرآیین ( تمدن ) بوده، کمبودی نداشته و اکنون نیز نیازهای تازه اش را می تواند به سادگی درونسازی کند، پارسی زبانی خودایستا، پویا، زنده و زندگی بخش است.
واژه های بیگانه ای که می بینیم همگی از سستی و
تنبلی کودن وار یا خودنمایی نابخردانه ی ما ( نویسندگان، ترگمانان، آخوندها، دانش آموختگان، سرپرستان کشور ) بندال و زورچپان شده اند، اینها وامواژه نیستند به درستی که بهتر است بگوییم: # زورچپان واژه!
مهدی بارانی
زبان و خط پارسی زبان اصیل ایرانیان است آنکه زبان پارسی بداند و یا آنکه به دل و محبت تقلید آن کند اگر چه آنرا کم بداند و محبت ایران زمین و مردم ایران در دل داشته باشد او پارسی زبان و ایرانیست فارغ از رنگ و پوست و نژاد و غیره. این زبان و خط اولین و پیشین ترین زبان و خط بوده و بسیاری از خط ها و زبانها از این زبان به اقتباس گرفته و ابداع و تقلید شده، زبان و خطی است بسیار شیرین و فصیح و گوارا و کامل که نظیر ندارد و زبان و خط عربی و سایر ابداعات سایه ای از این ابر وسیع سفید زیباست و از آن به عاریت گرفته شده، بر خلاف سایر زبانها این زبان و خط بسیار غنی و پربار است و واژه ها و کلمات بسیار زیبا و شیرین و ملیح و ریشه دارند و توانایی خلق معانی و کلمات جدید و یا بیان معانی درونی واژه ها و کلمات و لغات در این زبان و خط بسیار بالا و شگفت انگیز و شیرین است،
... [مشاهده متن کامل]
این زبان و خط اصیل زبان شعر و ادب و فرهنگ و زبان انقلاب و تحول و تمدن و انسانیت و همنوع دوستی دانسته شده،
متاسفانه این زبان و خط بینظیر به دلیل زیبایی بالا و نفوذ سیاسی و فرهنگی گسترده که از قدیم داشته همیشه دشمن و بدخواه و حسودانی داشته و جای آن است که در حفظ و بسط و تعلیم و تربیت و اشاعه آن همت و تلاش وافر نمود،
هشدار
زبان و خط پارسی زبان اصیل ایرانیان است آنکه زبان پارسی بداند و یا آنکه به دل و محبت تقلید آن کند اگر چه آنرا کم بداند و محبت ایران زمین و مردم ایران در دل داشته باشد او پارسی زبان و ایرانیست فارغ از رنگ و پوست و نژاد و غیره. این زبان و خط اولین و پیشین ترین زبان و خط بوده و بسیاری از خط ها و زبانها از این زبان به اقتباس گرفته و ابداع و تقلید شده، زبان و خطی است بسیار شیرین و فصیح و گوارا و کامل که نظیر ندارد و زبان و خط عربی و سایر ابداعات سایه ای از این ابر وسیع سفید زیباست و از آن به عاریت گرفته شده، بر خلاف سایر زبانها این زبان و خط بسیار غنی و پربار است و واژه ها و کلمات بسیار زیبا و شیرین و ملیح و ریشه دارند و توانایی خلق معانی و کلمات جدید و یا بیان معانی درونی واژه ها و کلمات و لغات در این زبان و خط بسیار بالا و شگفت انگیز و شیرین است،
... [مشاهده متن کامل]
این زبان و خط اصیل زبان شعر و ادب و فرهنگ و زبان انقلاب و تحول و تمدن و انسانیت و همنوع دوستی دانسته شده،
متاسفانه این زبان و خط بینظیر به دلیل زیبایی بالا و نفوذ سیاسی و فرهنگی گسترده که از قدیم داشته همیشه دشمن و بدخواه و حسودانی داشته و جای آن است که در حفظ و بسط و تعلیم و تربیت و اشاعه آن همت و تلاش وافر نمود،
هشدار
💢خط ما پارسی است و خط عربی هم پارسی است
💢آیا الفبای پارسی را میدانید. . . . . .
🔷الفبای ایرانی بر عکس تصور همگان که می پندارند 32 حرف
است، 24 حرف دارد که عبا رت است از:
👈 ا - ب - پ - ت - ج - چ - خ - د - ذ - ر - ز - ژ - س - ش - غ - ف - ک - گ - ل - م - ن - و - ه - ی
... [مشاهده متن کامل]
به واسطه استعمال واژه هاعربی، هشت حرف دیگر هم به الفبای پارسی افزوده شده است که عبارتند از:
" ث - ح - ص - ض - ط - ظ - ع - ق "
این هشت حرف در زبان ایرانی وجود ندارد و هر کلمه ای که از این حروف در آن باشد، پارسی نیست
همچنین چهار حرف پ - چ - ژ - گ هم در عربی وجود ندارد و هر واژه ای که این 4 حرف را دارا باشد عربی نیست.
برای آسان ، شدن امور دربار حیره وایران
دبیران ایرانی برآن شدند تا الفبای خط پارسی میانه را اندکی دگرگونی ساخته وبا افزون هشت واژه ث - ح - ص - ض - ط - ظ - ع - ق شماری واژه های آن را به۳۲ رسانده
و بدین گونه زبان اعراب حیره را که نبطی عربی بود با این خط خط تکامل یافت ایرانی به نگارد
واژه ط در پهلوی اشکانی بود ولی در پهلوی ساسانی کجای خود را ت دونقطه داد است
در نتیجه الفبای که امروزه عربی خواهد می شود خطی برگرفته از خط های کهن ایرانی است
دگرگون شده خط ایرانی کهن به ایرانی هخامنشی اشکانی و ساسانی پدیدار شده و سرانجام خط دبیره پارسی امروزی پدید آمد است
حال اگر این خط عربی بوده عربستان اختراع و استفاده می شود
در این سه پرسش به میان می آید
۱ - چرا قرآن رابا آن به نگارش در نیاورد؟ چرا ایشان تا هنگام خلافت عثمان به گرد آوری قرآن نپرداختند؟ وتنها پس از تهاجم به ایران و آشنایی با خط آکادمیسین های ایرانی در حیره به تدوین همت گمارند؟
۲ - اگر این خط از دیرباز در استان حجاز کاروانشهر مکه کابُرد داشته، پس نشانه هایش کجاست که تاکنون نوشته ای از آن که مربوط پیش از خلافت عثمان و ظهور اسلام باشد، روی تک سنگ، دیوار ، لوح گلی یا چرم یافت نشده است؟
۳ - مهمتر از همه، خط ، میان مردمی پدید می آید که نیاز وضرورت آن را حس کنند وبستر به کارگیری آن در فرهنگ خود داشته باشند. اعراب نه از زمینه های پیدایش خط برخوردار بودند ونه به آن نیاز نداشتند.
واژه خط از واژه کَت پهلوی درست شده است که زبان عربی راه یافت سده های میانه به دست تسهیل کرده های پارسی به ابزار نوشتن در آمد و در پایه سیبویه دبیره ایرانی گذارده بود صرف شد ایرانیان نقش مهمی در تکامل نوشتاری قرآن وعربی داشت اند بر خلاف تصوربسیاری که ما خط زیرا از عرب ها وام گرفته ایم کاملا اشتباه است پارسی بعد از اسلام نوع تکامل یافته ای از خط در زمان اشکانیان و ساسانیان یعنی پهلوی و اوستایی بوده این خط که در سدهٔ های پیش وارد عربستان شده و با زبان عربی تطبیق داد شده بود بار دیگر پس از تهاجم اعراب وارد ایران شد و ایرانیان در تکامل و تبدیل آن به هنر خوش نویسی نقش عمده ای داشت ایجاد نقطه و اعراب در خط عربی را به نام فردی ابوسعد وعلی فارسی قرن اول هجری نسبت دادند که برای درست خواندن قران متوسط غیر عرب زبانان از جمله ایرانیان ابداع کرد
ایرانیان بر اساس نیاز زبانی الفبای پارسی را قرن پیش پدید آورد اند بود از سدهٔ سوم هجری علت نامه نگار های دیوانی خط های مانوی و پهلوی جای خود را به الفبای پارسی داد از ریشه پارسی الفبای کنونی موسوم به عربی می توان به تشابه عجیب خط اوستایی و کوفی پی برود و در صدر اسلام در زبان عربی از نقطه استقاده نمی شد که ما آن را باب کردیم نا گفته نماند پیدایش خط نیاز به بستری برای رشد تکامل دارد که اقلیم عربستان عناصر آن را در حال شبه جزیره قرار نمی داد به گزارش تاریخ نگاران نامدار در سراسر شبه جزیره عربی حدود ۱۵ سواد نوشتن در حد میرزا بنویس امورحمل و نقل کالا داشتند که با این بضاعت اندک توانایی انواع خط در اختیار آنها نبود در حالی که این خط در امپراتوری ایران
اداره امور در زمان اشکانیان و ساسانیان به هزار سال استفاده و فرصت تکامل داشت است. نپذیرفتن و بکارنبردن چهار واژه چهار پ - چ - ژ - گ از سوی اعراب سبب گردیددگردیسی و بهسازی زبان خود به دست کاری در زبان دیگر بپردازدند و بسیاری از واژه زیبا دل نشین گوش نواز ایرانی و پارسی به سوی نابودی پیش ببرند زبان عربی آسیب های بر زبان پارسی زده انگیزه فراموشی و نابودی برخی از واژه ها ایرانی شده است این دگرگونی در زبان پارسی تا آن اندازه گسترش یافت که نام زبان پارسی به فارسی گسترش یافت نشده است.
به یاری دادار نیکو گفتارهمه کوشش و آرمان و آرزوی همه ما ایران دوستان که این واژگان نقد و شیوا پارسی دوباره به کار گرفته شوند و ادب سار پر گوهر کهن ایران زمین جانی دوباره گیرد می توان با اندکی دگرگونی در گفتار اندیشه مان واژگان زیبای پارسی جایگزین واژگان بیگناه به ویژه عربی نماییم و فرهنگ زبان نیاکانمان نیکو گفتارمان که مان نیک گفتاری از آموزه زرتشت مستیسنامی باشد ارزش نهیم
منابع ها . تاریخ خط نوشته اندرو رابینسون تاریخ خط های جهان نوشته یوهانس فریدریش پژوهش های استاد رکن الدین همایون فرخ
💢آیا الفبای پارسی را میدانید. . . . . .
🔷الفبای ایرانی بر عکس تصور همگان که می پندارند 32 حرف
است، 24 حرف دارد که عبا رت است از:
👈 ا - ب - پ - ت - ج - چ - خ - د - ذ - ر - ز - ژ - س - ش - غ - ف - ک - گ - ل - م - ن - و - ه - ی
... [مشاهده متن کامل]
به واسطه استعمال واژه هاعربی، هشت حرف دیگر هم به الفبای پارسی افزوده شده است که عبارتند از:
" ث - ح - ص - ض - ط - ظ - ع - ق "
این هشت حرف در زبان ایرانی وجود ندارد و هر کلمه ای که از این حروف در آن باشد، پارسی نیست
همچنین چهار حرف پ - چ - ژ - گ هم در عربی وجود ندارد و هر واژه ای که این 4 حرف را دارا باشد عربی نیست.
برای آسان ، شدن امور دربار حیره وایران
دبیران ایرانی برآن شدند تا الفبای خط پارسی میانه را اندکی دگرگونی ساخته وبا افزون هشت واژه ث - ح - ص - ض - ط - ظ - ع - ق شماری واژه های آن را به۳۲ رسانده
و بدین گونه زبان اعراب حیره را که نبطی عربی بود با این خط خط تکامل یافت ایرانی به نگارد
واژه ط در پهلوی اشکانی بود ولی در پهلوی ساسانی کجای خود را ت دونقطه داد است
در نتیجه الفبای که امروزه عربی خواهد می شود خطی برگرفته از خط های کهن ایرانی است
دگرگون شده خط ایرانی کهن به ایرانی هخامنشی اشکانی و ساسانی پدیدار شده و سرانجام خط دبیره پارسی امروزی پدید آمد است
حال اگر این خط عربی بوده عربستان اختراع و استفاده می شود
در این سه پرسش به میان می آید
۱ - چرا قرآن رابا آن به نگارش در نیاورد؟ چرا ایشان تا هنگام خلافت عثمان به گرد آوری قرآن نپرداختند؟ وتنها پس از تهاجم به ایران و آشنایی با خط آکادمیسین های ایرانی در حیره به تدوین همت گمارند؟
۲ - اگر این خط از دیرباز در استان حجاز کاروانشهر مکه کابُرد داشته، پس نشانه هایش کجاست که تاکنون نوشته ای از آن که مربوط پیش از خلافت عثمان و ظهور اسلام باشد، روی تک سنگ، دیوار ، لوح گلی یا چرم یافت نشده است؟
۳ - مهمتر از همه، خط ، میان مردمی پدید می آید که نیاز وضرورت آن را حس کنند وبستر به کارگیری آن در فرهنگ خود داشته باشند. اعراب نه از زمینه های پیدایش خط برخوردار بودند ونه به آن نیاز نداشتند.
واژه خط از واژه کَت پهلوی درست شده است که زبان عربی راه یافت سده های میانه به دست تسهیل کرده های پارسی به ابزار نوشتن در آمد و در پایه سیبویه دبیره ایرانی گذارده بود صرف شد ایرانیان نقش مهمی در تکامل نوشتاری قرآن وعربی داشت اند بر خلاف تصوربسیاری که ما خط زیرا از عرب ها وام گرفته ایم کاملا اشتباه است پارسی بعد از اسلام نوع تکامل یافته ای از خط در زمان اشکانیان و ساسانیان یعنی پهلوی و اوستایی بوده این خط که در سدهٔ های پیش وارد عربستان شده و با زبان عربی تطبیق داد شده بود بار دیگر پس از تهاجم اعراب وارد ایران شد و ایرانیان در تکامل و تبدیل آن به هنر خوش نویسی نقش عمده ای داشت ایجاد نقطه و اعراب در خط عربی را به نام فردی ابوسعد وعلی فارسی قرن اول هجری نسبت دادند که برای درست خواندن قران متوسط غیر عرب زبانان از جمله ایرانیان ابداع کرد
ایرانیان بر اساس نیاز زبانی الفبای پارسی را قرن پیش پدید آورد اند بود از سدهٔ سوم هجری علت نامه نگار های دیوانی خط های مانوی و پهلوی جای خود را به الفبای پارسی داد از ریشه پارسی الفبای کنونی موسوم به عربی می توان به تشابه عجیب خط اوستایی و کوفی پی برود و در صدر اسلام در زبان عربی از نقطه استقاده نمی شد که ما آن را باب کردیم نا گفته نماند پیدایش خط نیاز به بستری برای رشد تکامل دارد که اقلیم عربستان عناصر آن را در حال شبه جزیره قرار نمی داد به گزارش تاریخ نگاران نامدار در سراسر شبه جزیره عربی حدود ۱۵ سواد نوشتن در حد میرزا بنویس امورحمل و نقل کالا داشتند که با این بضاعت اندک توانایی انواع خط در اختیار آنها نبود در حالی که این خط در امپراتوری ایران
اداره امور در زمان اشکانیان و ساسانیان به هزار سال استفاده و فرصت تکامل داشت است. نپذیرفتن و بکارنبردن چهار واژه چهار پ - چ - ژ - گ از سوی اعراب سبب گردیددگردیسی و بهسازی زبان خود به دست کاری در زبان دیگر بپردازدند و بسیاری از واژه زیبا دل نشین گوش نواز ایرانی و پارسی به سوی نابودی پیش ببرند زبان عربی آسیب های بر زبان پارسی زده انگیزه فراموشی و نابودی برخی از واژه ها ایرانی شده است این دگرگونی در زبان پارسی تا آن اندازه گسترش یافت که نام زبان پارسی به فارسی گسترش یافت نشده است.
به یاری دادار نیکو گفتارهمه کوشش و آرمان و آرزوی همه ما ایران دوستان که این واژگان نقد و شیوا پارسی دوباره به کار گرفته شوند و ادب سار پر گوهر کهن ایران زمین جانی دوباره گیرد می توان با اندکی دگرگونی در گفتار اندیشه مان واژگان زیبای پارسی جایگزین واژگان بیگناه به ویژه عربی نماییم و فرهنگ زبان نیاکانمان نیکو گفتارمان که مان نیک گفتاری از آموزه زرتشت مستیسنامی باشد ارزش نهیم
منابع ها . تاریخ خط نوشته اندرو رابینسون تاریخ خط های جهان نوشته یوهانس فریدریش پژوهش های استاد رکن الدین همایون فرخ
یکی از ویژگی های زبان پارسی توانایی بالای واژه سازی است
دکتر حسابی که بر 10 زبان جهان چیرگی داشت، میگوید زبان پارسی که از راه آمیزش ریشه ها و پسوندها و پیشوندها واژه سازی میکند بسیار توانمندتر از زبان اَربی ( =عربی ) است که با بردن ریشه های سه حرفی به وزن های گوناگون واژه سازی میکند
... [مشاهده متن کامل]
- توان واژه سازی زبان پارسی:۲۲۶/۲۷۵/۰۰۰
- توان واژه سازی زبان اربی ( =عربی ) :۱/۷۵۰/۰۰۰
دکتر حسابی که بر 10 زبان جهان چیرگی داشت، میگوید زبان پارسی که از راه آمیزش ریشه ها و پسوندها و پیشوندها واژه سازی میکند بسیار توانمندتر از زبان اَربی ( =عربی ) است که با بردن ریشه های سه حرفی به وزن های گوناگون واژه سازی میکند
... [مشاهده متن کامل]
- توان واژه سازی زبان پارسی:۲۲۶/۲۷۵/۰۰۰
- توان واژه سازی زبان اربی ( =عربی ) :۱/۷۵۰/۰۰۰
زبان پارسی به چندین مرحله و سطح در دوران زمانی مختلف تقسیم میشود.
زبان اجدادی مردمان آریایی پارسیان.
۱ - زبان سانسکریت
۲ - زبان پارسی اوستا
۳ - زبان پارسی باستان
۴ - زبان پیشا میانه یا پارسی متاخیر
... [مشاهده متن کامل]
۵ - زبان پارسی میانه پهلوی ( اشکانی و ساسانی )
۶ - زبان پارسی نوین ( جدید ) ( یا همان پارسی دری )
بخش ( تقسیم ) میشود.
زبان اجدادی مردمان آریایی پارسیان.
۱ - زبان سانسکریت
۲ - زبان پارسی اوستا
۳ - زبان پارسی باستان
۴ - زبان پیشا میانه یا پارسی متاخیر
... [مشاهده متن کامل]
۵ - زبان پارسی میانه پهلوی ( اشکانی و ساسانی )
۶ - زبان پارسی نوین ( جدید ) ( یا همان پارسی دری )
بخش ( تقسیم ) میشود.
زبان پارسی همان زبان فارسی است در لصل زبان پارسی درست است نه فارسی بخاطر حمله عراق به ایران حرف پ تبدیل شد به ف چون در زبان عربی حرف پ نیست