شعری زیبا و پر مفهوم که بنده با کلی تحقیق و جستجو ی واژه درباره زبان لری بختیاری نگاشتم. دوستان و گئویل بیایید تا از هویت فراموش شده و کهن خود دفاع کنیم
( ١ ) سَکُ خە بَلا کِرتِنه رَگ زایار، خَۆسِسّنە پُی مو مَنتُم بیار
... [مشاهده متن کامل]
( ٢ ) رِپِهٚسّە پادَکِ بورژینِ لُر، ژِ ویر رَهٚدٚ نِمنِهٚاءِ فَرّینِ لُر
( ٣ ) وا پورَند رَهٚدٚ شُمشێرِ لُرپیای، دی نِهٚدٚ بُک لُر، دی نِهٚدٚ بورژَخۆَتای
( ٤ ) یَزَتانِ اَهروب بَهنوءِ لُر، کُچُنُۆ رَهٚدٚە بِرِبوءِ لُر؟
( ٥ ) ویا کِی کور مَهٚنا تَۆناءِلُر؟، هُلُفِهِٚسُّم مو ژِ آئٚاءِ لُر
( ٦ ) بِلیکِسُّمە مو ژِ نَۆنُم گِری، ویا کِی رِگالِ لُر اِدٚ گِرگِری؟
( ٧ ) سی وامُردە بُرچِ سِتینِ ایما؟، بِرِبو نَدٚارێشنی مَر تو پیا؟
( ٨ ) زِئِشتِ زایار شیمە پی بُرچِ لُر، گُلِهِٚسّە آسّارە ژِ بِرچِ لُر
( ٩ ) پیائِٚسُّمە مو اَپا هیم زِۆا، وُر توروک دیندام مو اِدُٚم نیا
( ١٠ ) وِرائِٚسُّمه مو اَپا واگُها، زَهُم خە گُلنُم رِگال ایسا
( ١١ ) زِۆائُم مو ژِ زُۆِ وَلمِ لُریگ، ژِ ئَٚم وار خە اِدٚ سی ژِمیگ چی بِئیگ
( ١٢ ) ژِ اَهروب سُۆە یَل، رَگین یَلِ پای، ژِ زایار جَرخَرُ بورژَخۆَتای
( ١٣ ) ژِ مِینا، کولَەٚ خُسرَویگ، گُلوَنی، ژِ لُر یَل خە مَنتِن رَگین پُی هِنی
( ١٤ ) تَش توهٚمَیِ اَهروبِ لُر زِمار، لِوارس نِهٚدٚ مِن پِچِکُ نَتار
( ١٥ ) نییَشتُم وُر فَرّ ساسانیگ یَل، هو بی وُر مِن سُوە ءِ لُر یَل
( ١٦ ) تُهٚمُ تَدَٚرگِ گِرُۆ لُریگ، دٚارێشنیُ نێزَنی وا تیگ؟
( 1 ) اکنون که مردمان گذشته و پیشینیان خود را فراموش کرده و به خواب غفلت فرو رفته اند، من بیدار ماندم
( 2 ) مقام شکوهمند لر نابود شده است و تاریخ با شکوهش نیز از یادها رفته
( 3 ) شمشیر مرد لر به نیام رفته و لر دیگر مستقل و عالی مقام نیست
( 4 ) ای یزدان پاک خداوند مردم لر غیرت لر کجاست؟
( 5 ) تا کِی خورشید لر خاموش است؟من از آینده ی لر نگران شدم
( 6 ) از نادانی و جهل مردم خشمگینم، تا کِی راه لر پر از مانع و متوقف است؟
( 7 ) چرا زبان عزیز ما از رشد کردن افتاده است؟مگر غیرت نداری ای مرد؟
( 8 ) زندگی مردم بدون زبان لری نحس است، ستاره از درخشش نام لر روشن شده
( ۹ ) من با این دفتر ظهور کرده ام، من پیشرو هستم بدنبال من بیا
( ۱۰ ) من آمده ام با یک مشعل روشن تا راه تاریک جهل را برای شما روشن کنم
( ۱۱ ) من می خوانم از زبان خوب لری، از سرزمینی که عروس زمین است
( ۱۲ ) از پاک ذات ها، نجیب ها و اصیل های پاک، از مردمان جنگجو و عالی مقام
( ۱۳ ) از مینا، کلاه خسروی، گلونی، از مردم لر که همچنان اصیل مانده اند
( ۱۴ ) نژاد پاک لر زاده، همانندی در دنیا و هستی ندارد
( ۱۵ ) به فر ساسانیان نگاه کردم و آن را در ذات لر ها دیدم
( ۱۶ ) نژاد ارزشمند لری را داری و بر خود نمی نازی؟
( ١ ) سَکُ خە بَلا کِرتِنه رَگ زایار، خَۆسِسّنە پُی مو مَنتُم بیار
... [مشاهده متن کامل]
( ٢ ) رِپِهٚسّە پادَکِ بورژینِ لُر، ژِ ویر رَهٚدٚ نِمنِهٚاءِ فَرّینِ لُر
( ٣ ) وا پورَند رَهٚدٚ شُمشێرِ لُرپیای، دی نِهٚدٚ بُک لُر، دی نِهٚدٚ بورژَخۆَتای
( ٤ ) یَزَتانِ اَهروب بَهنوءِ لُر، کُچُنُۆ رَهٚدٚە بِرِبوءِ لُر؟
( ٥ ) ویا کِی کور مَهٚنا تَۆناءِلُر؟، هُلُفِهِٚسُّم مو ژِ آئٚاءِ لُر
( ٦ ) بِلیکِسُّمە مو ژِ نَۆنُم گِری، ویا کِی رِگالِ لُر اِدٚ گِرگِری؟
( ٧ ) سی وامُردە بُرچِ سِتینِ ایما؟، بِرِبو نَدٚارێشنی مَر تو پیا؟
( ٨ ) زِئِشتِ زایار شیمە پی بُرچِ لُر، گُلِهِٚسّە آسّارە ژِ بِرچِ لُر
( ٩ ) پیائِٚسُّمە مو اَپا هیم زِۆا، وُر توروک دیندام مو اِدُٚم نیا
( ١٠ ) وِرائِٚسُّمه مو اَپا واگُها، زَهُم خە گُلنُم رِگال ایسا
( ١١ ) زِۆائُم مو ژِ زُۆِ وَلمِ لُریگ، ژِ ئَٚم وار خە اِدٚ سی ژِمیگ چی بِئیگ
( ١٢ ) ژِ اَهروب سُۆە یَل، رَگین یَلِ پای، ژِ زایار جَرخَرُ بورژَخۆَتای
( ١٣ ) ژِ مِینا، کولَەٚ خُسرَویگ، گُلوَنی، ژِ لُر یَل خە مَنتِن رَگین پُی هِنی
( ١٤ ) تَش توهٚمَیِ اَهروبِ لُر زِمار، لِوارس نِهٚدٚ مِن پِچِکُ نَتار
( ١٥ ) نییَشتُم وُر فَرّ ساسانیگ یَل، هو بی وُر مِن سُوە ءِ لُر یَل
( ١٦ ) تُهٚمُ تَدَٚرگِ گِرُۆ لُریگ، دٚارێشنیُ نێزَنی وا تیگ؟
( 1 ) اکنون که مردمان گذشته و پیشینیان خود را فراموش کرده و به خواب غفلت فرو رفته اند، من بیدار ماندم
( 2 ) مقام شکوهمند لر نابود شده است و تاریخ با شکوهش نیز از یادها رفته
( 3 ) شمشیر مرد لر به نیام رفته و لر دیگر مستقل و عالی مقام نیست
( 4 ) ای یزدان پاک خداوند مردم لر غیرت لر کجاست؟
( 5 ) تا کِی خورشید لر خاموش است؟من از آینده ی لر نگران شدم
( 6 ) از نادانی و جهل مردم خشمگینم، تا کِی راه لر پر از مانع و متوقف است؟
( 7 ) چرا زبان عزیز ما از رشد کردن افتاده است؟مگر غیرت نداری ای مرد؟
( 8 ) زندگی مردم بدون زبان لری نحس است، ستاره از درخشش نام لر روشن شده
( ۹ ) من با این دفتر ظهور کرده ام، من پیشرو هستم بدنبال من بیا
( ۱۰ ) من آمده ام با یک مشعل روشن تا راه تاریک جهل را برای شما روشن کنم
( ۱۱ ) من می خوانم از زبان خوب لری، از سرزمینی که عروس زمین است
( ۱۲ ) از پاک ذات ها، نجیب ها و اصیل های پاک، از مردمان جنگجو و عالی مقام
( ۱۳ ) از مینا، کلاه خسروی، گلونی، از مردم لر که همچنان اصیل مانده اند
( ۱۴ ) نژاد پاک لر زاده، همانندی در دنیا و هستی ندارد
( ۱۵ ) به فر ساسانیان نگاه کردم و آن را در ذات لر ها دیدم
( ۱۶ ) نژاد ارزشمند لری را داری و بر خود نمی نازی؟
درود بر کاربر گرامی همتبارم ابلفضل پاپی
ایما همه از یک ریشه ایم بیایید با گسترش فرهنگ و زبان های خاصه خودمان در هر یک از گوشه های لرستان بزرگ نه تنها آن را بگسترانیم، بلکه مشت محکم و راسخی بر دشمنان اصالت و هویت دزد قوم شریف لر بزنیم
هی برویی وار لرسوو
ایما همه از یک ریشه ایم بیایید با گسترش فرهنگ و زبان های خاصه خودمان در هر یک از گوشه های لرستان بزرگ نه تنها آن را بگسترانیم، بلکه مشت محکم و راسخی بر دشمنان اصالت و هویت دزد قوم شریف لر بزنیم
هی برویی وار لرسوو
زبان های لری ( ۱ )
نام زنجیره ای از زبان ها، گویش ها و لهجه های است که میان مردم لرتبار متداول است
لرها، یک نژاد گسترده هستند و لری نیز یک زبان نیست بلکه یک گروه زبانی را شامل میشود
به طور کلی زبان های لری به سه دسته تقسیم می شوند
... [مشاهده متن کامل]
۱. لری شمالی
۲. لری مرکزی یا بختیاری
۳. لری جنوبی
لری شمالی شامل گویش ها و لهجه های فراوان میشود
گویش های لری شمالی
۱. گویش لری باختری۲. گویش لری علی آبادی۳. گویش لری گروه الوند۴. گویش وفرجینی۵. گویش لری مریانجی۶. گویش لری ورکانه ای۷. گویش لری گاپله ای۸. گویش لری اسدآبادی. ۹
لری بروجردی۱۰. لری سیلاخوری۱۱. گویش لری سیلاخوری بالا
۱۲. لری سیلاخوری پایین
زبان های لری شمالی:زبان لری فیلی، زبان لری لکی، زبان لری ثلاث یا سه گانه، زبان لری بغدادی، زبان لری همدانی
گویش های زبان لری فیلی:گویش لری بالاگریوه، گویش لری خرم آبادی، گویش لری چگنیونه، گویش لری هندمینی
گویش های زبان لری ثلاث:لری ملایری، لری تویسرکانی، لری همدانی، لری نهاوندی، لری شازندی، لری بروجردی
گویش های زبان لری لکی: گویش لری ارکوازی، لری ملکشاهی، لری شوهان، لری طرهان، لری زندی،
لری عمله ای، لری دهلرانی
زبان لری بغدادی اولین بار توسط جویی بلو و استارک آورده شده و در ادامه نیز افزودند که لرها زیباترین ساکنان بغداد و حومه هستند.
هر کدام از این زبان ها و گویش ها لهجه خاصه خود را دارند بنابراین شاید بیش از صد لهجه در این گویش ها رواج داشته باشد.
این ها همه از تقسیمات لری شمالی یکی از شاخه های زبان های لری است و در این مطلب گویش های زبان لری بختیاری یا مرکزی و لری جنوبی ذکر نگردیده و نیز احتمالا چند گویش دیگر از لری شمالی را شاید از قلم انداخته باشیم اما آیا این خود گواه گوی زبان غنی و اصالت لری ما نیست؟
نام زنجیره ای از زبان ها، گویش ها و لهجه های است که میان مردم لرتبار متداول است
لرها، یک نژاد گسترده هستند و لری نیز یک زبان نیست بلکه یک گروه زبانی را شامل میشود
به طور کلی زبان های لری به سه دسته تقسیم می شوند
... [مشاهده متن کامل]
۱. لری شمالی
۲. لری مرکزی یا بختیاری
۳. لری جنوبی
لری شمالی شامل گویش ها و لهجه های فراوان میشود
گویش های لری شمالی
۱. گویش لری باختری۲. گویش لری علی آبادی۳. گویش لری گروه الوند۴. گویش وفرجینی۵. گویش لری مریانجی۶. گویش لری ورکانه ای۷. گویش لری گاپله ای۸. گویش لری اسدآبادی. ۹
لری بروجردی۱۰. لری سیلاخوری۱۱. گویش لری سیلاخوری بالا
۱۲. لری سیلاخوری پایین
زبان های لری شمالی:زبان لری فیلی، زبان لری لکی، زبان لری ثلاث یا سه گانه، زبان لری بغدادی، زبان لری همدانی
گویش های زبان لری فیلی:گویش لری بالاگریوه، گویش لری خرم آبادی، گویش لری چگنیونه، گویش لری هندمینی
گویش های زبان لری ثلاث:لری ملایری، لری تویسرکانی، لری همدانی، لری نهاوندی، لری شازندی، لری بروجردی
گویش های زبان لری لکی: گویش لری ارکوازی، لری ملکشاهی، لری شوهان، لری طرهان، لری زندی،
لری عمله ای، لری دهلرانی
زبان لری بغدادی اولین بار توسط جویی بلو و استارک آورده شده و در ادامه نیز افزودند که لرها زیباترین ساکنان بغداد و حومه هستند.
هر کدام از این زبان ها و گویش ها لهجه خاصه خود را دارند بنابراین شاید بیش از صد لهجه در این گویش ها رواج داشته باشد.
این ها همه از تقسیمات لری شمالی یکی از شاخه های زبان های لری است و در این مطلب گویش های زبان لری بختیاری یا مرکزی و لری جنوبی ذکر نگردیده و نیز احتمالا چند گویش دیگر از لری شمالی را شاید از قلم انداخته باشیم اما آیا این خود گواه گوی زبان غنی و اصالت لری ما نیست؟
تاج سرمی نورعلی جان
از آنجا که متاسفانه این برنامه فعالیت های من را محدود کرده در اینجا پاسخ کاربر لکستانی را میدهم
دوست عزیز شما اشتباه برداشت کردید من از آنجا به پانکرد بودن شما مشکوکم که اخیرا ترفند کثیفی مد شده که اکراد با نام و هویت جعلی یکی از طوایف هر قوم ( لر، ترک و. . . ) میان طوایف قوم دیگر دشمنی و کدورت راه می اندازند و من از همین حیث شما را پانکرد خطاب کردم نه از بابت اینکه شما لک هستید به هر حال قصد من بی احترامی نبوده. همین چند ماه پیش یک کاربر فیک و جعلی پانکرد با نام های عماد ایرانی و فرزان لکستانی نه تنها با ایجاد تفرقه در میان طوایف لک و توهین به عقایدشان دست بردار نبود بلکه با توهین به طوایف دیگر و ناسزا بر جهل و حماقت خود می افزود.
... [مشاهده متن کامل]
خرت بام من پان نیستم. چرا بنده را پانلر خطاب کردید؟به خداوندی خدا قسم که هیچگاه افکار ریسیسم و جدایی طلبی و نژاد پرستی و. . . نداشته و ندارم چون این ها عقاید افراد بیسواد و نادان به امور است. من تنها و تنها از تاریخ و هویت کهن و فراموش شده قومم دفاع میکنم و اصلا قصد بی احترامی به هیچ کسی را ندارم. شما بیا سابقه ی مرا در این برنامه ببین هدفم گسترش فرهنگ لغات بختیاری است و واژگانی را که طی ۲۵سال کوشش یافته و ریشه یابی کرده ام که بیش از ۴۵هزار واژه و اصطلاح است را به اشتراک بگذارم و در کنارش به معرفی ایلات و شاخه های قومم بپردازم.
همان طور که پیش از این گفتم و باز هم میگم هدفم از ترسیم نقشه ی لرستانات کهن این است که اثبات کنم نه تنها این سرزمین ها لری و لرنشین بوده و سابقه تاریخی دارند بلکه مردمانش نیز لرتبار اند و لرستانات در قلب ایران جا داره و من هرگز آزادی و استقلال این سرزمین و جدایی وی از ایرانشهر را نمی پسندم و نمیگزینم برخلاف پانکرد های کور که آرزوی جدایی از ایران را دارند به هر حال لرستان در ایران جای دارد و بخش اعظمی از تاریخ کهن این مملکت در این سرزمین است و فرهنگ لرستانات نیز با هویت کهن ایرانشهری وی، دارای اصالت و هویت است و پیوندشان عمیق تر از آن است که جدا شوند.
من نه تنها کلهر بلکه شوهان، ملکشاهی، ارکوازی، زنگنه و بسیاری از طوایف دیگر که در کرمانشاه و ایلام و حتی کردستان ساکن هستند را از قوم لر میدانم هرچند که کردپندار و کرد زبان شده اند اما این کرد پنداری بر اساس گسترش فرهنگ کردی است و قدمتش از صد سال بیشتر نیست در واقع در این صد سال طی فرایند هایی این طوایف از لر جدا و به کرد پیوستند وگرنه نه تنها آثار کهن بلکه منابع و سفرنامه های از صد تا دویست سال پیش گواه گوی ادعای بنده هستن. همچنین در میان انها تک و توکی هستند که خود را لرتبار دانسته آند و نیز نشانه هایی از هویت فراموش شده ی لری نیز همچنان در آنها باقی مانده است. آیا من که با سند و مدرک حقیقت فراموش شده را آشکار می سازم پان هستم؟شما انتظار دارید همینطور ساکت بنشینم و شاهد نابودی تاریخ خودمان باشیم؟
من دوستان زیادی در ایلام و کرمانشاه و لرستان دارم. سال ۱۳۹۵ به اتفاق یکی از دوستان لک یارسانی، به دیدار یکی از بزرگان یارسان که نمی خوام نامش رو ببرم در روستای بلوران کوهدشت رفتیم و وی نیز اشعاری کهن و بسیار شگفت انگیز که بیشتر شبیه پیشگویی بوده را از خدارحم عبدلی از فرزندان حسام الدین خلیل اتابک لر برای ما خواند و من به شگفت آمدم. در این شعر ۵۴۳ بیتی به لری لکی نه تنها تاریخ گذشته و حال بلکه آینده را نیز پیش بینی کرده مثلا اشاره شده به فتنه ی کرد ها و برخی جنگ ها و مریضی ها و. . . مثلا در این بیت ها
لریل ای هاوار، ژه دس ناکار
ژه پس کریل، حاجی بختیار
وژتان مچینا تنگه کی چه وار
سواری میوه و اسپ گازار
و گرز و تش گریه دان دیو
هر ژه آسمان تش بریق بیو
او روژه بخته، او روژ سخته
او روژه جنگه، ژه سره تخته
کردان بی رمن، نامرد و گنن
و جادوجمبل، دممان بتن
و. . .
که صراحتا به فتنه اکراد و دزدی طوایف و هویت لری آنها اشاره شده و در همین ابیات به اغفال کلهر ها ارکوازی و حتی خود لک هم اشاره شده که از لرستان جدا میشوند. خود خدارحم عبدلی نیز لک بوده اند. این شعر فقط در دستان بزرگان یارسان است و شما میتونید اگر اجازه بدهند ببیندش
همانطور که گفتم کرمانشاه از مناطق لرنشین است و سابقه تاریخی دارد. در نقشه ادوار گذشته هیچ نامی از کردستان میان سرزمین های آذربایجان و لرستان نبوده بلکه در آناتولی و عراق و سوریه بوده که اولین بار در عهد صفویه نام کردستان پدیدار شد. من مدارکی رو کردم و برای صحبت هایم سند آوردم ولی شما مدرکی رو نکردید از این گذشته بهتره این بحث را ادامه ندهیم شما با عقایدی که دارید هرچه من برهان و دلیل و مدرک بیارم قانع نمی شوید زیرا هرکسی با عقایدی که دارد خود را بهتر از دیگران دانسته و عقایدش را نیز برحق تر میداند حال با وی چه منطقی حرف زد چه با سند و مدرک و منبع هرگز دست از عقیده اش چه راست باشد یا باطل برنمی دارد
برویی لر، برویی لرسو، برویی ایرانشتروار
دوست عزیز شما اشتباه برداشت کردید من از آنجا به پانکرد بودن شما مشکوکم که اخیرا ترفند کثیفی مد شده که اکراد با نام و هویت جعلی یکی از طوایف هر قوم ( لر، ترک و. . . ) میان طوایف قوم دیگر دشمنی و کدورت راه می اندازند و من از همین حیث شما را پانکرد خطاب کردم نه از بابت اینکه شما لک هستید به هر حال قصد من بی احترامی نبوده. همین چند ماه پیش یک کاربر فیک و جعلی پانکرد با نام های عماد ایرانی و فرزان لکستانی نه تنها با ایجاد تفرقه در میان طوایف لک و توهین به عقایدشان دست بردار نبود بلکه با توهین به طوایف دیگر و ناسزا بر جهل و حماقت خود می افزود.
... [مشاهده متن کامل]
خرت بام من پان نیستم. چرا بنده را پانلر خطاب کردید؟به خداوندی خدا قسم که هیچگاه افکار ریسیسم و جدایی طلبی و نژاد پرستی و. . . نداشته و ندارم چون این ها عقاید افراد بیسواد و نادان به امور است. من تنها و تنها از تاریخ و هویت کهن و فراموش شده قومم دفاع میکنم و اصلا قصد بی احترامی به هیچ کسی را ندارم. شما بیا سابقه ی مرا در این برنامه ببین هدفم گسترش فرهنگ لغات بختیاری است و واژگانی را که طی ۲۵سال کوشش یافته و ریشه یابی کرده ام که بیش از ۴۵هزار واژه و اصطلاح است را به اشتراک بگذارم و در کنارش به معرفی ایلات و شاخه های قومم بپردازم.
همان طور که پیش از این گفتم و باز هم میگم هدفم از ترسیم نقشه ی لرستانات کهن این است که اثبات کنم نه تنها این سرزمین ها لری و لرنشین بوده و سابقه تاریخی دارند بلکه مردمانش نیز لرتبار اند و لرستانات در قلب ایران جا داره و من هرگز آزادی و استقلال این سرزمین و جدایی وی از ایرانشهر را نمی پسندم و نمیگزینم برخلاف پانکرد های کور که آرزوی جدایی از ایران را دارند به هر حال لرستان در ایران جای دارد و بخش اعظمی از تاریخ کهن این مملکت در این سرزمین است و فرهنگ لرستانات نیز با هویت کهن ایرانشهری وی، دارای اصالت و هویت است و پیوندشان عمیق تر از آن است که جدا شوند.
من نه تنها کلهر بلکه شوهان، ملکشاهی، ارکوازی، زنگنه و بسیاری از طوایف دیگر که در کرمانشاه و ایلام و حتی کردستان ساکن هستند را از قوم لر میدانم هرچند که کردپندار و کرد زبان شده اند اما این کرد پنداری بر اساس گسترش فرهنگ کردی است و قدمتش از صد سال بیشتر نیست در واقع در این صد سال طی فرایند هایی این طوایف از لر جدا و به کرد پیوستند وگرنه نه تنها آثار کهن بلکه منابع و سفرنامه های از صد تا دویست سال پیش گواه گوی ادعای بنده هستن. همچنین در میان انها تک و توکی هستند که خود را لرتبار دانسته آند و نیز نشانه هایی از هویت فراموش شده ی لری نیز همچنان در آنها باقی مانده است. آیا من که با سند و مدرک حقیقت فراموش شده را آشکار می سازم پان هستم؟شما انتظار دارید همینطور ساکت بنشینم و شاهد نابودی تاریخ خودمان باشیم؟
من دوستان زیادی در ایلام و کرمانشاه و لرستان دارم. سال ۱۳۹۵ به اتفاق یکی از دوستان لک یارسانی، به دیدار یکی از بزرگان یارسان که نمی خوام نامش رو ببرم در روستای بلوران کوهدشت رفتیم و وی نیز اشعاری کهن و بسیار شگفت انگیز که بیشتر شبیه پیشگویی بوده را از خدارحم عبدلی از فرزندان حسام الدین خلیل اتابک لر برای ما خواند و من به شگفت آمدم. در این شعر ۵۴۳ بیتی به لری لکی نه تنها تاریخ گذشته و حال بلکه آینده را نیز پیش بینی کرده مثلا اشاره شده به فتنه ی کرد ها و برخی جنگ ها و مریضی ها و. . . مثلا در این بیت ها
لریل ای هاوار، ژه دس ناکار
ژه پس کریل، حاجی بختیار
وژتان مچینا تنگه کی چه وار
سواری میوه و اسپ گازار
و گرز و تش گریه دان دیو
هر ژه آسمان تش بریق بیو
او روژه بخته، او روژ سخته
او روژه جنگه، ژه سره تخته
کردان بی رمن، نامرد و گنن
و جادوجمبل، دممان بتن
و. . .
که صراحتا به فتنه اکراد و دزدی طوایف و هویت لری آنها اشاره شده و در همین ابیات به اغفال کلهر ها ارکوازی و حتی خود لک هم اشاره شده که از لرستان جدا میشوند. خود خدارحم عبدلی نیز لک بوده اند. این شعر فقط در دستان بزرگان یارسان است و شما میتونید اگر اجازه بدهند ببیندش
همانطور که گفتم کرمانشاه از مناطق لرنشین است و سابقه تاریخی دارد. در نقشه ادوار گذشته هیچ نامی از کردستان میان سرزمین های آذربایجان و لرستان نبوده بلکه در آناتولی و عراق و سوریه بوده که اولین بار در عهد صفویه نام کردستان پدیدار شد. من مدارکی رو کردم و برای صحبت هایم سند آوردم ولی شما مدرکی رو نکردید از این گذشته بهتره این بحث را ادامه ندهیم شما با عقایدی که دارید هرچه من برهان و دلیل و مدرک بیارم قانع نمی شوید زیرا هرکسی با عقایدی که دارد خود را بهتر از دیگران دانسته و عقایدش را نیز برحق تر میداند حال با وی چه منطقی حرف زد چه با سند و مدرک و منبع هرگز دست از عقیده اش چه راست باشد یا باطل برنمی دارد
برویی لر، برویی لرسو، برویی ایرانشتروار
عشق منی نورعلی مقاله های خیلی خوبی داریم ما در اندیمشک میگیم به برادر گیه شما میگید گئو خرم آبادی ها میگن برار بروهی گیه جونم
هی برویی برارکم ابلفضل پاپی
لر:درفشدار اصالت
لر:درفشدار اصالت
فقط می توانید با اعضای بدن بفهمید لری لحجه است یا زبان
گژگ:مو
دهن :دم
لوپ :گوپ
تول :پیشانی
کاکیله :دندان
گرداله :کلیه
مل :گردن
لغرو:روده
قاد :لگن
قین :باسن
سو :باسن
... [مشاهده متن کامل]
گون :بیضه
بال :دست
مرک :آرنج
مزگ :مغز
تشنی :گلو
چال تشنی :خط گلو
کاور :آرواره
زنج :خط فک
چناوه:فک
کپو
گژگ:مو
دهن :دم
لوپ :گوپ
تول :پیشانی
کاکیله :دندان
گرداله :کلیه
مل :گردن
لغرو:روده
قاد :لگن
قین :باسن
سو :باسن
... [مشاهده متن کامل]
گون :بیضه
بال :دست
مرک :آرنج
مزگ :مغز
تشنی :گلو
چال تشنی :خط گلو
کاور :آرواره
زنج :خط فک
چناوه:فک
کپو
فقط می توانید با اعضای بدن بفهمید لری لحجه است یا زبان
گژگ:مو
دهن :دم
لوپ :گوپ
تول :پیشانی
کاکیله :دندان
گرداله :کلیه
مل :گردن
لغرو:روده
قاد :لگن
قین :باسن
سو :باسن
... [مشاهده متن کامل]
گون :بیضه
بال :دست
مرک :آرنج
مزگ :مغز
تشنی :گلو
چال تشنی :خط گلو
کاور :آرواره
زنج :خط فک
چناوه:فک
کپو:سر
بیخ هنگل :زیر بغل
قل :پا
ق :کمر
گده :دل
گیه :دل
تتک:پشت باسن
قین مرک :آرنج
پیز :ساق پا
کلک:انگشت
کلک تیته :انگشت کوچک
کلک کله "انگشت بزرگ
پوف :شش
میلم :لثه
لوچ :لب
ممک :سینه
قینجه پا :کف پا
پت :دماغ
تیه :چشم
تی :چشم
مرژنگ :مژه
برم :ابرو
توتر :سنگدان
ری :صورت
ماپئل:صورت
ورنگول :سینه
گرمچ :مشت
بلکینه :زبان کوچک
وره : معده
ده س چپی :طحال
کروژنه :غضروف
گلاره :مردمک چشم
لم :دندان آسیاب
لش :تن ، جسد
قاو پا : قوز پا
گرده :پشت کمر
تنیاهر:طحال
گلمه پت :سوراخ دماغ
زله :صفرا
خرک :استخوان بالاس دماغ
دم چو :استخوان
دم بزگینه:استخوان
مئن و اشکم :امحاو احشا
پوپ :تاج سر
دوآل :دنده
کالوسه :جمجمه سر
لپر:دمل
تاسگه:بین ناف و پایینش
گرمزگل:مفصل
گر :مچ دست و پا
دهول:شباهت ، قیافه
پسه پا :پشت استخوان پایین پا
گیس :مو
ری :صورت
دس ماپئل:دست و صورت
جه یه:استخوان ساعد
کش :یه قسمت بدن
لا :شکم ، شکم بند
ملیزگه :حلق
لق :پا
این فقط لری فیلی هست بقیه گویش های لری نیست حالا بنظر شما لری لحجه یا گویش هست
گژگ:مو
دهن :دم
لوپ :گوپ
تول :پیشانی
کاکیله :دندان
گرداله :کلیه
مل :گردن
لغرو:روده
قاد :لگن
قین :باسن
سو :باسن
... [مشاهده متن کامل]
گون :بیضه
بال :دست
مرک :آرنج
مزگ :مغز
تشنی :گلو
چال تشنی :خط گلو
کاور :آرواره
زنج :خط فک
چناوه:فک
کپو:سر
بیخ هنگل :زیر بغل
قل :پا
ق :کمر
گده :دل
گیه :دل
تتک:پشت باسن
قین مرک :آرنج
پیز :ساق پا
کلک:انگشت
کلک تیته :انگشت کوچک
کلک کله "انگشت بزرگ
پوف :شش
میلم :لثه
لوچ :لب
ممک :سینه
قینجه پا :کف پا
پت :دماغ
تیه :چشم
تی :چشم
مرژنگ :مژه
برم :ابرو
توتر :سنگدان
ری :صورت
ماپئل:صورت
ورنگول :سینه
گرمچ :مشت
بلکینه :زبان کوچک
وره : معده
ده س چپی :طحال
کروژنه :غضروف
گلاره :مردمک چشم
لم :دندان آسیاب
لش :تن ، جسد
قاو پا : قوز پا
گرده :پشت کمر
تنیاهر:طحال
گلمه پت :سوراخ دماغ
زله :صفرا
خرک :استخوان بالاس دماغ
دم چو :استخوان
دم بزگینه:استخوان
مئن و اشکم :امحاو احشا
پوپ :تاج سر
دوآل :دنده
کالوسه :جمجمه سر
لپر:دمل
تاسگه:بین ناف و پایینش
گرمزگل:مفصل
گر :مچ دست و پا
دهول:شباهت ، قیافه
پسه پا :پشت استخوان پایین پا
گیس :مو
ری :صورت
دس ماپئل:دست و صورت
جه یه:استخوان ساعد
کش :یه قسمت بدن
لا :شکم ، شکم بند
ملیزگه :حلق
لق :پا
این فقط لری فیلی هست بقیه گویش های لری نیست حالا بنظر شما لری لحجه یا گویش هست
در جواب کرمانشاهی تو اول برو فارسی کرمانشاهی رو جمع کن بعد در مورد زبان لری حرف بزن زوله
لرها از لحاظ زبانشناسی به 5 زبان تقسیم میشوند:
۱. مینجایی ۲. لکی ۳. بختیاری ۴. جنوبی ۵. ثلاثی
___________________________/______
لر اسم زبان نیست ، لر اسم یک نژاد و تبار است
نژاد لر از چندین زبان تشکیل شده است
... [مشاهده متن کامل]
و زبان نژاد لر واحد نیست.
لرها مثل بلوچها و کُردها دارای چندین زبان هستند
______________________________
زبانهای نژاد لر عبارت اند از :
مینجایی، لکی، جنوبی، بختیاری، ثلاثی




۱. مینجایی ۲. لکی ۳. بختیاری ۴. جنوبی ۵. ثلاثی
___________________________/______
لر اسم زبان نیست ، لر اسم یک نژاد و تبار است
نژاد لر از چندین زبان تشکیل شده است
... [مشاهده متن کامل]
و زبان نژاد لر واحد نیست.
لرها مثل بلوچها و کُردها دارای چندین زبان هستند
______________________________
زبانهای نژاد لر عبارت اند از :
مینجایی، لکی، جنوبی، بختیاری، ثلاثی




زبان مینجایی یکی از زبان های جنوب غربی از شاخه زبانهای ایرانی هندواروپایی است.
این زبان� همان زبان رایج شهرهای اندیمشک، پلدختر، دهلران وخرم آباد است.
🟩مناطق سخنوران: به ترتیب مناطق اصلی عبارت اند:
... [مشاهده متن کامل]
اندیمشک، پلدختر، دهلران، معمولان، رومشکان، چگنی، خرم آبادودورود ( خوزستان_لرستان_ایلام ) .
همچنین جمعیت قابل توجهی در بخش هایی از کوهدشت، دّره شهر، آبدانان، دزفول، نهاوندوقزوین گویشوران این زبان حضور دارند.
⭕زبان مینجایی از چندین نوع گویش محلی تشکیل شده است مانند:
خرم آبادی، بالاگریوه ای، آوستانی، شوهانی.
🔴بر اساس شواهد، در منطقه میانکوه ( یا همان بالاگریوه ) که بین لرستان پشتکوه و لرستان پیشکوه قرار داشت، از واژه "مینجا" ( به معنای مکان میانی ) برای اشاره به سخن وران این زبان� بکار برده می شد. از همین رو، زبانی که در این منطقه رایج بود، "مینجائی" نام داشت، چرا که گویشوران آن عمدتاً در مناطق میانی لرستان سکونت داشتند.
🟢اشعار شاعر مشهور میرنوروز به این زبان سروده شده است؛ در گذشته، این زبان را "میری" می نامیدند، به مرور زمان، نام آن به "مینجائی" تغییر یافت که شکل تکامل یافته زبان میری محسوب می شد.
🟥ایلات و طوایف مینجائی زبان:
برخی از ایلات و طوایفی که به زبان مینجائی�صحبت می کنند عبارت انداز:
سگوند، بالاگریوه، چگنی، دیناروند، دریکوند، کمالوند، بهاروند، دالوند، قلاوند، قائدرحمت، ساکی، رشنو، یاراحمدی، پاپی، جودکی، قرعلیوند، کوشکی، سوری، امرایی، عبدولی، بازوند، رشنو، خوشناموند، گرمه، طولابی، ضرونی، زیودار، شوهان، علیشروان، بیرانوندوحسنوند. . . . . . . ���
🟧پوشش سنتی:
مردان لباس هایی همچون شال و سِتره بر تن میکنندآن ها از دستمال، کلاه نمدی و نوعی کفش سنتی به نام کِلاش ( گیوه، جوه، گرده پا پاپیچ ) برپا می کنند.
زنان لباس بلندی به نام سرداری ( بالکول ) یا ( جومه ) بر تن می کنند روی آن کلنجه ( نوعی جلیقه ) و در آخر چادر بلندی ( چارشو ) پوشش کامل میشود� برای پوشاندن موهای خود از هَراتی، گُلوَنی یا لَچِک استفاده می کنند.
🟣ویژگی های زبانی:
مینجایی زبانها از شمال و شمال غربی با لکی زبانها و از جنوب و جنوب شرقی با بختیاری ها روبرو هستند هر چه به شمال لرستان نزدیک تر شویم، این زبان شباهت بیشتری به لکی پیدا می کند و هرچه به جنوب نزدیک شویم مثل اندیمشک و شوش به بختیاری شباهت پیدا می کند؛ ایلات و منطقه بالاگریوه از مراکز اصلی گویشوران زبان مینجایی محسوب میشود.
این زبان� همان زبان رایج شهرهای اندیمشک، پلدختر، دهلران وخرم آباد است.
🟩مناطق سخنوران: به ترتیب مناطق اصلی عبارت اند:
... [مشاهده متن کامل]
اندیمشک، پلدختر، دهلران، معمولان، رومشکان، چگنی، خرم آبادودورود ( خوزستان_لرستان_ایلام ) .
همچنین جمعیت قابل توجهی در بخش هایی از کوهدشت، دّره شهر، آبدانان، دزفول، نهاوندوقزوین گویشوران این زبان حضور دارند.
⭕زبان مینجایی از چندین نوع گویش محلی تشکیل شده است مانند:
خرم آبادی، بالاگریوه ای، آوستانی، شوهانی.
🔴بر اساس شواهد، در منطقه میانکوه ( یا همان بالاگریوه ) که بین لرستان پشتکوه و لرستان پیشکوه قرار داشت، از واژه "مینجا" ( به معنای مکان میانی ) برای اشاره به سخن وران این زبان� بکار برده می شد. از همین رو، زبانی که در این منطقه رایج بود، "مینجائی" نام داشت، چرا که گویشوران آن عمدتاً در مناطق میانی لرستان سکونت داشتند.
🟢اشعار شاعر مشهور میرنوروز به این زبان سروده شده است؛ در گذشته، این زبان را "میری" می نامیدند، به مرور زمان، نام آن به "مینجائی" تغییر یافت که شکل تکامل یافته زبان میری محسوب می شد.
🟥ایلات و طوایف مینجائی زبان:
برخی از ایلات و طوایفی که به زبان مینجائی�صحبت می کنند عبارت انداز:
سگوند، بالاگریوه، چگنی، دیناروند، دریکوند، کمالوند، بهاروند، دالوند، قلاوند، قائدرحمت، ساکی، رشنو، یاراحمدی، پاپی، جودکی، قرعلیوند، کوشکی، سوری، امرایی، عبدولی، بازوند، رشنو، خوشناموند، گرمه، طولابی، ضرونی، زیودار، شوهان، علیشروان، بیرانوندوحسنوند. . . . . . . ���
🟧پوشش سنتی:
مردان لباس هایی همچون شال و سِتره بر تن میکنندآن ها از دستمال، کلاه نمدی و نوعی کفش سنتی به نام کِلاش ( گیوه، جوه، گرده پا پاپیچ ) برپا می کنند.
زنان لباس بلندی به نام سرداری ( بالکول ) یا ( جومه ) بر تن می کنند روی آن کلنجه ( نوعی جلیقه ) و در آخر چادر بلندی ( چارشو ) پوشش کامل میشود� برای پوشاندن موهای خود از هَراتی، گُلوَنی یا لَچِک استفاده می کنند.
🟣ویژگی های زبانی:
مینجایی زبانها از شمال و شمال غربی با لکی زبانها و از جنوب و جنوب شرقی با بختیاری ها روبرو هستند هر چه به شمال لرستان نزدیک تر شویم، این زبان شباهت بیشتری به لکی پیدا می کند و هرچه به جنوب نزدیک شویم مثل اندیمشک و شوش به بختیاری شباهت پیدا می کند؛ ایلات و منطقه بالاگریوه از مراکز اصلی گویشوران زبان مینجایی محسوب میشود.
برم= اَبرو
واسه بلی ی عالمه معنی داریم
بلی: گذاشتن
بلی: بلوط
بلیم: بذاریم
واسه بلی ی عالمه معنی داریم
بلی: گذاشتن
بلی: بلوط
بلیم: بذاریم
زبان لُری ( به لری: زۊن لٛوْری ) یک زبان ایرانی جنوب غربی است که توسط مردم لر ساکن و کوچ نشین در منطقه بزرگی در غرب و جنوب ایران شامل استان های لرستان، چهارمحال و بختیاری، کهگیلویه و بویراحمد و همچنین جنوب ایلام، جنوب همدان، نیمه شرقی استان خوزستان، شمال غرب فارس، شمال غرب بوشهر و جنوب غرب اصفهان گویش می شود. این زبان در کنار فارسی به شاخه جنوبی زبان های ایرانی غربی تعلق دارند. زبان های لری خود به دو گروه متمایز متناظر با تمایز بین لر بزرگ و لر کوچک تقسیم می شوند. زبان لری همانند زبان فارسی نواده ای از زبان پارسی میانه است و واژه های آن همانندی بسیاری با فارسی دارد. ریشه زبان های ایرانی، لری - بختیاری و سایر گویش های لری مانند زبان فارسی به پارسی میانه و از طریق پارسی میانه به پارسی باستان برمی گردد؛ زبان شناسانی دیگر لری را یک زنجیره گویشی از گویش های ایرانی جنوب غربی بین گونه های فارسی و کردی دانسته اند که میان مردم لر در غرب و جنوب غرب ایران رایج است و خود از گویش های مختلف تشکیل شده است. به عبارت دقیق تر این خانواده یک گروه جدا اما مرتبط از چند زیرگروه پیوسته از ایل ها و طایفه هاست که شناخته شده ترین این گروه ها عبارتند از: بالاگریوه یا پهلی یا فیلی، ممسنی، بختیاری، بویراحمدی، کهگیلویه و ممسنی، ثلاثی و گاه کمزاری.
... [مشاهده متن کامل]
نام زبان لری در کتاب های تاریخی قدیمی نیامده است و ظاهراً زبان مردمان این ناحیه گویشی از زبان پهلوی در نظر گرفته شده است. پیش از بررسی های زبان شناسی نوین، برخی نویسندگان بر پایه حدس، گویش لُری را با زبان های کردی تبار مربوط می دانستند؛ برای نمونه دهخدا در لغت نامه دهخدا، لر ( و یا لور ) را نام عشیرتی بزرگ از عشایر کرد می داند:
گروهی از کردها در کوه های میان اصفهان و خوزستان و این نواحی بدیشان شناخته آید و بلاد لر خوانند و هم لرستان و لور گویند.
یا دکتر پرویز ناتل خانلری گویش های لری و بختیاری را نزدیک به زبان کردی گمان برده است و در این خصوص می نویسد: «در کوهستان بختیاری و قسمتی از مغرب استان فارس ایل های بختیاری و ممسنی و بویراحمدی به گویش هایی سخن می گویند که با کردی خویشاوندی دارد اما با هیچ یک از شعبه های آن درست یکسان نیست و میان خود آنها نیز ویژگی ها و دگرگونی هایی وجود دارد که هنوز با دقت حدود و فواصل آنها مشخص نشده است. اما معمول چنین است که همه گویش های بختیاری و لری را جزو یک گروه بشمارند. »



... [مشاهده متن کامل]
نام زبان لری در کتاب های تاریخی قدیمی نیامده است و ظاهراً زبان مردمان این ناحیه گویشی از زبان پهلوی در نظر گرفته شده است. پیش از بررسی های زبان شناسی نوین، برخی نویسندگان بر پایه حدس، گویش لُری را با زبان های کردی تبار مربوط می دانستند؛ برای نمونه دهخدا در لغت نامه دهخدا، لر ( و یا لور ) را نام عشیرتی بزرگ از عشایر کرد می داند:
گروهی از کردها در کوه های میان اصفهان و خوزستان و این نواحی بدیشان شناخته آید و بلاد لر خوانند و هم لرستان و لور گویند.
یا دکتر پرویز ناتل خانلری گویش های لری و بختیاری را نزدیک به زبان کردی گمان برده است و در این خصوص می نویسد: «در کوهستان بختیاری و قسمتی از مغرب استان فارس ایل های بختیاری و ممسنی و بویراحمدی به گویش هایی سخن می گویند که با کردی خویشاوندی دارد اما با هیچ یک از شعبه های آن درست یکسان نیست و میان خود آنها نیز ویژگی ها و دگرگونی هایی وجود دارد که هنوز با دقت حدود و فواصل آنها مشخص نشده است. اما معمول چنین است که همه گویش های بختیاری و لری را جزو یک گروه بشمارند. »



دوستان برم یا بلیم به زبان لری چی میشه .
زابان ترکی ک میشه کمرم معنی نداره
کردیم نمیدونم خیلیی سواله برام چند وقته رومخه اگه میدونین بگین
زابان ترکی ک میشه کمرم معنی نداره
کردیم نمیدونم خیلیی سواله برام چند وقته رومخه اگه میدونین بگین
دوستام برم یا بلیم ب زبان لری چی میشه.
انگولیم د سیلت نازلو
معنیش چی میشه؟
معنیش چی میشه؟
چه خشه شو نیمه شو گل ده بیایه من خو
دلبر پل مخملی کل بزنه سیم من رو
تیل زرد عسلی گوک ایشکنه بی خوری
زر تیی سیلم ایکنه مو ایخمش بالی سری
گلم ای گل عسلی تو مال خمی سی ابدی
سیم بپوش او روسری که دیمت روز اولی
... [مشاهده متن کامل]
گلمی گل ابدی تو گل خمی می فرفری
تو بیو سی مرحمم وابو علاجه کمری.
…. بور که گل زلفله ایبافه سیم اومیله
چکنم ده ای خوا گل ایشکنه سیم گوکله
گلم ای گل عسلی تو مال خمی سی ابدی
سیم بپوش اوروسری که دیمت روز اولی
گلم ای گل ابدی تو گل خمی می فرفری
تو بیو سی مرحمم وابو علاجه کمری
……
چه خشه روز اولی یار سیت بخونه یه دلی
بگو تو یار خمی نبینمت بی بشری
تیه کالم تیه کال کشتی مونه بی تک خال
چکنم ده ای خوا مو وابیم عاشق یار
گلم ای گل عسلی تو مال خمی سی ابدی
سیم بپوش او روسری که دیمت روز اولی
گلمی گل ابدی تو گل خمی می فرفری
تو بیو سی مرحمم وابو علاجه کمری
دلبر پل مخملی کل بزنه سیم من رو
تیل زرد عسلی گوک ایشکنه بی خوری
زر تیی سیلم ایکنه مو ایخمش بالی سری
گلم ای گل عسلی تو مال خمی سی ابدی
سیم بپوش او روسری که دیمت روز اولی
... [مشاهده متن کامل]
گلمی گل ابدی تو گل خمی می فرفری
تو بیو سی مرحمم وابو علاجه کمری.
…. بور که گل زلفله ایبافه سیم اومیله
چکنم ده ای خوا گل ایشکنه سیم گوکله
گلم ای گل عسلی تو مال خمی سی ابدی
سیم بپوش اوروسری که دیمت روز اولی
گلم ای گل ابدی تو گل خمی می فرفری
تو بیو سی مرحمم وابو علاجه کمری
……
چه خشه روز اولی یار سیت بخونه یه دلی
بگو تو یار خمی نبینمت بی بشری
تیه کالم تیه کال کشتی مونه بی تک خال
چکنم ده ای خوا مو وابیم عاشق یار
گلم ای گل عسلی تو مال خمی سی ابدی
سیم بپوش او روسری که دیمت روز اولی
گلمی گل ابدی تو گل خمی می فرفری
تو بیو سی مرحمم وابو علاجه کمری
خر دمه
یعنی چی؟
یعنی چی؟
دام دو دام
دو. دختر. دانه. مکیدن پستان حیوانتوسط بچش قبل از دوشیدنش
کل ب فتح کافی و سکون لام یعنی درب . شکسته شدهدنوکل. کل فس آب بند جو را کل کرده. اب سد جو را کل کرده
دپسابکسر دال وپ یعنی سریعو پشت سرهم
حورسبو بفتح را سکون سین ضم پ
کاگوالا یعنی روبه بالا دراز کشیده
خوابیده رو به بالا درحال روبه بالا درازکشیده
سلام معنی این با لری چی میشه
دِ دَبَه دو دام دو دام
دِ دَبَه دو دام دو دام
معنی اسمو دقت چیمیشه
سلام معنی کلمه توشکت بخونه لری کهگیلویه یا بختیاری چیه؟
میسُم: فصل:_وقت_زمان
وا چَکِه: باید قطع شود
چَول: فلج
سیرِه: سُرمه ای
تی هِست_ریسست: برگ هایش ریخته شد
bamboli خل. ک. . خل
تحجیل: عجله
lavekeh_لَوِکِه: سایه بان
... [مشاهده متن کامل]
گلمش: آدمکثیف
آلِشت: عوض کردن
بِلِنگ بِلِنگ: قطعه قطعه
لیوه: دیوانه
کَلو: کسی کهدیوانه وار عاشق کسی شود.
کِلِک، کلیک: انگشت
انگِشت، اَزگِل: ذغال
دینشت: اسفند ( اسفند دود کردنی )
مَه: ماه
بایِ گیژه: گرد باد
قِرنـَو: قِرن اَو، قِرناَو: گرداب
تی: چشم
مرزنگ: مژه
بورگ: ابرو
رَش: سیاه سفید
کال:
بور
سُهر: قرمز
کوو - کئو: کبود
آوی: آبی
زر: زرد
شَه: سیاه
سیره:
کیرِه: کوره
گِچ: درخت جوان
دار: درخت
وار - وارگه: محلی که در گذشته خانه وجود داشت
اَوتاف: آبشار
تاف: شر شر آب
تیف: آبشار کوچک
تیفون: طوفان
که طوفان ریشه اش از لری هست توف به معنای آب فراوان از بالا به پایین ریختن.
مَله: شنا
مَلَه وان: ملوان
راست: درست
خَل: کج
خَل چَل: کج کوله
مَندیر؛ منتظر
زَمَند: خسته، گوشه گیر
آجِز: خسته
گیر: دندان
کاکلیت: دندان آسیاب
چِنج: ناخن
چُم: یخ
تُهم: تخم ( تخم بوجود اورنده. اسپرم، جو گندم )
گِت: پرده بک. کارت
حَلکِن: حلقه ( حلقه ازدواجی نه. حلقه بی ارزش! )
بِلکِه: حلقه ازدواج
لیش: بد
گَند: خیلی بد
وَژ: رزق روزی
وَج: دام ( بز هایی که میخرند را میگویند وج )
دا: مادر
کُر، کَئک - کَک، کوئک: پسر
: دُر، دووَر: دختر ( ر مخصوص )
تاته - آخا ( خ مخصوص ) : عمو
کِچی: عمه ( البته اینا برا شمال خوزستان هستن ولی ممکنه بقیه بختیاری ها چیز های دیگه بگن )
بتی: خاله
.
زمند بیم بسکه نوشتم 😂 باقینه ولکو
.
سانو مانو: نوعی دعا. ( برگ سبز میگرفتیم رو به ماه و آرزو میکردیم )
سوگند به آتش نان و نمک به عوامل طبیعی میخورند بختیاری ها.
فِقِر: فظول ( ق تلفظ خاص دارد )
آرُ، وارُ: بالا
لَم، بِلَم، وُلَم، وُدَرِه: پایین
ودَر: بیرون
وقتی دو نفر بیرون هستین و میخای بهش بگی برو داخل میتونی بگی رَو وُووا. وقتی تو داخل هستی و اون بیرون میخای بگی بیا داخل میگی بیو وَییا
وا چَکِه: باید قطع شود
چَول: فلج
سیرِه: سُرمه ای
تی هِست_ریسست: برگ هایش ریخته شد
bamboli خل. ک. . خل
تحجیل: عجله
lavekeh_لَوِکِه: سایه بان
... [مشاهده متن کامل]
گلمش: آدمکثیف
آلِشت: عوض کردن
بِلِنگ بِلِنگ: قطعه قطعه
لیوه: دیوانه
کَلو: کسی کهدیوانه وار عاشق کسی شود.
کِلِک، کلیک: انگشت
انگِشت، اَزگِل: ذغال
دینشت: اسفند ( اسفند دود کردنی )
مَه: ماه
بایِ گیژه: گرد باد
قِرنـَو: قِرن اَو، قِرناَو: گرداب
تی: چشم
مرزنگ: مژه
بورگ: ابرو
رَش: سیاه سفید
کال:
بور
سُهر: قرمز
کوو - کئو: کبود
آوی: آبی
زر: زرد
شَه: سیاه
سیره:
کیرِه: کوره
گِچ: درخت جوان
دار: درخت
وار - وارگه: محلی که در گذشته خانه وجود داشت
اَوتاف: آبشار
تاف: شر شر آب
تیف: آبشار کوچک
تیفون: طوفان
که طوفان ریشه اش از لری هست توف به معنای آب فراوان از بالا به پایین ریختن.
مَله: شنا
مَلَه وان: ملوان
راست: درست
خَل: کج
خَل چَل: کج کوله
مَندیر؛ منتظر
زَمَند: خسته، گوشه گیر
آجِز: خسته
گیر: دندان
کاکلیت: دندان آسیاب
چِنج: ناخن
چُم: یخ
تُهم: تخم ( تخم بوجود اورنده. اسپرم، جو گندم )
گِت: پرده بک. کارت
حَلکِن: حلقه ( حلقه ازدواجی نه. حلقه بی ارزش! )
بِلکِه: حلقه ازدواج
لیش: بد
گَند: خیلی بد
وَژ: رزق روزی
وَج: دام ( بز هایی که میخرند را میگویند وج )
دا: مادر
کُر، کَئک - کَک، کوئک: پسر
: دُر، دووَر: دختر ( ر مخصوص )
تاته - آخا ( خ مخصوص ) : عمو
کِچی: عمه ( البته اینا برا شمال خوزستان هستن ولی ممکنه بقیه بختیاری ها چیز های دیگه بگن )
بتی: خاله
.
زمند بیم بسکه نوشتم 😂 باقینه ولکو
.
سانو مانو: نوعی دعا. ( برگ سبز میگرفتیم رو به ماه و آرزو میکردیم )
سوگند به آتش نان و نمک به عوامل طبیعی میخورند بختیاری ها.
فِقِر: فظول ( ق تلفظ خاص دارد )
آرُ، وارُ: بالا
لَم، بِلَم، وُلَم، وُدَرِه: پایین
ودَر: بیرون
وقتی دو نفر بیرون هستین و میخای بهش بگی برو داخل میتونی بگی رَو وُووا. وقتی تو داخل هستی و اون بیرون میخای بگی بیا داخل میگی بیو وَییا
پاسدار زبان لری باشیم و به نابودی نکشانیمش. هیچ چیز بهتر از زبان مادری نیست. نگاره لری قدیمی همان ساسانی است حتی ملا لری ها هم استفاده میکردن ولی از بین رفت. بیایید پاسدار زبان خودمون باشیم تا زیر مجموعه قرار نگیریم مثل مصر. مصر با این همه تاریخ غنی زبانش از دست داد همه تاریخش شد عربی.
هریگل به چه معنیه؟
ار دل مه په سیچه تنگ تنه
معنی پاکَه شِرشِندال یعنی چی
خسیس = لَچَر lačhar ، گِناس genās ، کُرچ korčh
نَڌار naďār = فقیر
تَنگِه کَش tangeh kašh = گدا
فرهنگ واژه لری بختیاری
نَڌار naďār = فقیر
تَنگِه کَش tangeh kašh = گدا
فرهنگ واژه لری بختیاری
🌸❇️ د کَلهوفت
✍ #داوود_بساک ، شهرستان #دورود
د کَلهوفتؽ� کَلِ� پیرؽ� دیاره
سر ۉ داکش د زخمِ� رۊزگاره
دِ گَل تار ۉ جِگا خوش تَک ۉ تنیا
اِلۉ� ها� د� کمینش�� غِر�� مؽاره
... [مشاهده متن کامل]
🔹#شرح_واژگان
#کلهوفت kalhoft : غار کوچک، محل اختفاء و پناهگاه ، استراحتگاه کَل و پازن و بز کوهی ( ریشه:� کَل هُفت:� محل خفتن کل )
#کل kal; : پازَن
سرۉداک: سر و شاخ
#دیار: پیدا، معلوم
#گل gał: گروه ، دسته، جمع
#تار: جدا شده ، رانده شده
#جگا ( =جؽا ) � j�gā: جدا
#الۉ �l�w:عقاب
غِر:چرخیدن� ، دور زدن
#دوبیتی_لری
✍ #داوود_بساک ، شهرستان #دورود
د کَلهوفتؽ� کَلِ� پیرؽ� دیاره
سر ۉ داکش د زخمِ� رۊزگاره
دِ گَل تار ۉ جِگا خوش تَک ۉ تنیا
اِلۉ� ها� د� کمینش�� غِر�� مؽاره
... [مشاهده متن کامل]
🔹#شرح_واژگان
#کلهوفت kalhoft : غار کوچک، محل اختفاء و پناهگاه ، استراحتگاه کَل و پازن و بز کوهی ( ریشه:� کَل هُفت:� محل خفتن کل )
#کل kal; : پازَن
سرۉداک: سر و شاخ
#دیار: پیدا، معلوم
#گل gał: گروه ، دسته، جمع
#تار: جدا شده ، رانده شده
#جگا ( =جؽا ) � j�gā: جدا
#الۉ �l�w:عقاب
غِر:چرخیدن� ، دور زدن
#دوبیتی_لری
❇️دِ گِر وَنِن: خاموش کردن
❇️وا گِر وَنِن: روشن کردن
وَن در اینجا یعنی انداخت ( =وَند )
متاسفانه امروزه دیگر کمتر کسی اینها را به کار می برد. این لری که امروزه صحبت می کنیم لری نیست؛ شبحی از لری است؛ اسکلت خشکیده ای از لری است.
... [مشاهده متن کامل]
آن وقت ادعای قوم اصیل و غیور هم می کنیم!!! ولی اصالت ها و داشته های خود را بی کلاس می دانیم واز بین می بریم!!
#گر در اینجا به مفهوم اشتعال و روشن شدن است ( همریشه با آگِر: آتش )
همانگونه که در فعل فارسی روشن کردن واژه روشن دلالت بر همین دارد وگرنه مثلا وقتی می گوییم کولر را روشن کن که� چیزی روشن ( پرنور ) نمی شود.
همانگونه که فعل ignite ( ایگنایت ) در انگلیسی هم در اصل به معنی برافروختن است ولی به مفهوم روشن کردن وسایل هم به کار می رود.
🔹موتورِن وَن وا گِر: موتور را روشن کرد
🔹نونوایین وَن وا گِر: نانوایی را به کار انداخت
🔹موتورِن د گر وَن: موتور را خاموش کرد
کلا آتش و شعله و نور نماد فعالیت و پویایی و کار کردن و خاموشی نمادی از خواب و خفتگی است. هر وقت چراغ خانه ها خاموش می شد یعنی اهل خانه خوابند.
به همین سبب است می گوییم مثلا موتور را خاموش کردم ( موتور در حالت خواب است )
اگر لری هنوز پویا بود و لرها مثل اقوام دیگر � اعتماد به نفس فرهنگی_زبانی داشتند
آنگاه حتی مثلا به جای واژه restart ( ری استارت: خاموش و روشن )
میشد بگیم⬅️ دِگِر - واگر
#g�ř
❇️وا گِر وَنِن: روشن کردن
وَن در اینجا یعنی انداخت ( =وَند )
متاسفانه امروزه دیگر کمتر کسی اینها را به کار می برد. این لری که امروزه صحبت می کنیم لری نیست؛ شبحی از لری است؛ اسکلت خشکیده ای از لری است.
... [مشاهده متن کامل]
آن وقت ادعای قوم اصیل و غیور هم می کنیم!!! ولی اصالت ها و داشته های خود را بی کلاس می دانیم واز بین می بریم!!
#گر در اینجا به مفهوم اشتعال و روشن شدن است ( همریشه با آگِر: آتش )
همانگونه که در فعل فارسی روشن کردن واژه روشن دلالت بر همین دارد وگرنه مثلا وقتی می گوییم کولر را روشن کن که� چیزی روشن ( پرنور ) نمی شود.
همانگونه که فعل ignite ( ایگنایت ) در انگلیسی هم در اصل به معنی برافروختن است ولی به مفهوم روشن کردن وسایل هم به کار می رود.
🔹موتورِن وَن وا گِر: موتور را روشن کرد
🔹نونوایین وَن وا گِر: نانوایی را به کار انداخت
🔹موتورِن د گر وَن: موتور را خاموش کرد
کلا آتش و شعله و نور نماد فعالیت و پویایی و کار کردن و خاموشی نمادی از خواب و خفتگی است. هر وقت چراغ خانه ها خاموش می شد یعنی اهل خانه خوابند.
به همین سبب است می گوییم مثلا موتور را خاموش کردم ( موتور در حالت خواب است )
اگر لری هنوز پویا بود و لرها مثل اقوام دیگر � اعتماد به نفس فرهنگی_زبانی داشتند
آنگاه حتی مثلا به جای واژه restart ( ری استارت: خاموش و روشن )
میشد بگیم⬅️ دِگِر - واگر
#g�ř
🎇نکته:
وا گِر وَنِن ( روشن کردن ) و دِ گِر ونن ( خاموش کردن ) فقط در مورد وسایل به کار می رود و در مورد آتش به کار نمی رود.
🔹برای روشن کردن آتش می گوییم:
✅وِرکِردن
یا
✅گیسنییِن ( گیسَنِن، گیسنائن. . . )
... [مشاهده متن کامل]
🔹تَش وِرکِردِم: آتش برافروختم/ روشن کردم
گیسنییِن علاوه بر آتش برای روشن کردن چراغ هم به کار می رود.
وا گِر وَنِن ( روشن کردن ) و دِ گِر ونن ( خاموش کردن ) فقط در مورد وسایل به کار می رود و در مورد آتش به کار نمی رود.
🔹برای روشن کردن آتش می گوییم:
✅وِرکِردن
یا
✅گیسنییِن ( گیسَنِن، گیسنائن. . . )
... [مشاهده متن کامل]
🔹تَش وِرکِردِم: آتش برافروختم/ روشن کردم
گیسنییِن علاوه بر آتش برای روشن کردن چراغ هم به کار می رود.
مناکه به معنای کسی که شما را هدایت و راهنمایی میکند.
ییلاچیل به معنای بر فنا رفتگان
ییلاچیل به معنای بر فنا رفتگان
لری یکی از فرزندان زبان پهلوی است که الان برای خودش زبان است ولی به علت نبود آموزش مانند بسیاری از زبان های دیگر با زبان فارسی معیار در هم آمیخته.
ضمنا این الفبای فارسی برای لری کافی نیست چون حروف و تلفظ هایی در لری هسات که با این الفبا قابل بیان نیست. بهتر است از خط پاپریک یا لوریتین استفاده کرد.
... [مشاهده متن کامل]
مثلا به جمله زیر دقت کنید
کاوه مرو و نهایه پازن کرچال و دینش
گوسفند سرماخورده جلو است و بز پیشانی سفید دنبالش
درسته که شما جمله لری رو با خط فارسی میتوانید بخوانید ولی تلفظ هایش این چیزی نیست که خواندید. حرف ر و حرف چ در اینجا مانند ر و چ در فارسی تلفظ نمی شوند.
ضمنا این الفبای فارسی برای لری کافی نیست چون حروف و تلفظ هایی در لری هسات که با این الفبا قابل بیان نیست. بهتر است از خط پاپریک یا لوریتین استفاده کرد.
... [مشاهده متن کامل]
مثلا به جمله زیر دقت کنید
کاوه مرو و نهایه پازن کرچال و دینش
گوسفند سرماخورده جلو است و بز پیشانی سفید دنبالش
درسته که شما جمله لری رو با خط فارسی میتوانید بخوانید ولی تلفظ هایش این چیزی نیست که خواندید. حرف ر و حرف چ در اینجا مانند ر و چ در فارسی تلفظ نمی شوند.
تشنی یعنی بختیاریا اون جور میگن
مناکه یعنی چی ؟
✅در زبان لری کلماتی داریم که تنها از یک �حرف� ساخته شده اند و این سادگی زبانی نشان دهنده� قدمت زبان لری می باشد:
قِ 👈 کمر
کِ 👈 کِی ( چه زمانی؟ )
بِ 👈 بده
نِ 👈 نده
سِ 👈 نگاه کن ( سِ یه= این را نگاه کن )
... [مشاهده متن کامل]
لِ 👈 گلیم
عِ 👈 واقعا
گِ 👈 نوبت
مِ 👈 می دهد
اَ 👈 بله
نَ 👈 خیر
کَ 👈 کاه
یَ 👈 این
شَ 👈 انتخاب کردن
دَ 👈 ساکت شو
ص ُ👈 فردا
ش ُ👈 شانه
اَ 👈 بله
ن ِ👈 نده
ب ِ👈 بده
ت ِ👈 جنب/ نزد
جُ 👈 جان
خُ 👈 خان
لُ 👈 نژاد مادری
پَ 👈 پس
تَ 👈 آخر
هُ 👈 بگیر ( تحویل شما )
یَ ؟ 👈 منظور این شخصه؟
هَ ؟ 👈 لطفا بلندتر صحبت کنید
نُ 👈 باورش برام سخته
نِ 👈 نده
مِ؟ 👈 منظورت منم؟
وَ؟ 👈منظورت اون شخصه؟
اِ؟ 👈 جدی که نمیگی؟
100 لغت لری که کم کم دارن فراموش میشن. . .
1. تنک tonek :نازک
2. چزوگو chezogo :ورزش هاکی
3. قرسqars :طناب
4. حپ ha'p:قرص
5. فتراقfeteraq :جستجو
6. أینل aynel :زیربغل
7. ایمدال imdal:اکنون، حالا، دوباره
8. ذق zoq :سرما
9. گلموچه gelmoche:مچاله
10. سیلیج silij :لجن
11. پتی pa'ti :خالی
12. چک چنه cha'k chena :جر و بحث
13. دیله dila' :دوده
14. هورأسبو hor asbo :خورجین
15. کپو ka'po :بالای سر
16. دم هلکونی da'm halkoni :ادا درآوردن، مسخره کردن
17. زیل zeyl :زرنگ
18. غزینه ghazine :گنج
19. کورین korein : پرچین
20. آلو کردن alo :گیر دادن
21. ووری veoori :آنطرف
22. ایرشتiresht :حمله
23. تمارزو ta'marezo : آرزو به دل
24. لمو la'mo :شکمو
25. مورد moord :سوهان
26. هلپ helep :هوای دم کرده و مرطوب
27. لیراو lira'ow:آب دهان
28. اشکفتeshkaft :غار
29. پف pof : شش. منظور دستگاه تنفسی است .
30. چره cha'ra :کوتاه کردن پشم گوسفندان .
31. مکینه makine :آسیاب. با موتور کار میکرده .
32. لویینه loine : آسیابان دستی کار میکرده .
33. بوکلاش bokelash :ته دیگ
34. بوکر boker : ته دیگ
35. لاوردن laverden :متلک
36. داورو dawero :دردسر
37. هسیره hosire :والدین همسر
38. زالنه zalne :اسیر با غل و زنجیر
39. رقات reqat :ردیف
40. گرک gerek :گاهی اوقات
41. گه وه گیره ge ve gire :نوبتی
42. قپ qap :گاز دهان
43. کوور kower :فک، آرواره
44. یکاگیر yakagir :به هم پیوستن
45. زنج zenj :چانه
46. سی پریسک siperisk :پرستو
47. قیل qil :گود، عمق زیاد
48. کاله kale :کفش
49. ارسی oersi : کفش
50. لر la'r :لاغر
51. دشکه dashke :نخ
52. چپلاق chepelaq :کشیده ، سیلی
53. کاکیله kakile :دندان آسیاب
54. کلیته kelite :گردن
55. مل mel : گردن
56. ختی متی kheti meti :غلغلک
57. قررنج qorenj :نیشگون
58. کژآو kazhaow :جلبک
59. شیرشیرکدار shir shirakdar:سنجاب
60. خینی khini :قاتل
61. سریت serit : ساقه باقیمانده گندم در زمین کشاورزی .
62. تلابه telabe :دردسر، مصیبت
63. مزگونا mezgona :مژدگانی
64. کرژنگ khachang :خرچنگ
65. گورچن gorchen :عصا
66. موزبره mozbere : عصا
67. گرمچ gormech :مشت
68. چوکلی chokeli :پر
69. زورو zoro :کشتی
70. پیل pil : پول
71. پیل piel : سمج ، یک دنده
72. توک took :پوست
73. کمچه kamche :ملاقه
74. چوارشه chowarshe:برعکس
75. گپ ga'p :بزرگ
76. کَلن ka'len :بزرگ
77. صو so :فردا
78. کر و دی kero di :مه آلود
79. چاوراو chaw o raw:خبر، گزارش
80. دا da :مادر
81. دالکه daleka : مادر
82. کچی kechi :عمه
83. سیک sik :گوشه
84. کُر kor :پسر
85. مکیس mekis : تعارف
86. برد ba'rd :سنگ
87. ایواره ivare :عصر
88. بیدماق bidemaq :قهر
89. شومی shomi :هندوانه
90. زورد zeverd :محکم
91. قاف qaf :طعنه
92. داوت dawa't :عروسی
93. به ای be i: عروس
94. پرس pors :فاتحه خوانی
95. تیه tie :چشم
96. چم cham : چشم
97. گلاره gelare : چشم . ولی صرفا برای قربون صدقه رفتن به معنای "عزیز دل" به کار می رود
98. دمدیکه domdike:سنجاقک
99. قوله qole :ملخ
100. پت pet :دماغ
قِ 👈 کمر
کِ 👈 کِی ( چه زمانی؟ )
بِ 👈 بده
نِ 👈 نده
سِ 👈 نگاه کن ( سِ یه= این را نگاه کن )
... [مشاهده متن کامل]
لِ 👈 گلیم
عِ 👈 واقعا
گِ 👈 نوبت
مِ 👈 می دهد
اَ 👈 بله
نَ 👈 خیر
کَ 👈 کاه
یَ 👈 این
شَ 👈 انتخاب کردن
دَ 👈 ساکت شو
ص ُ👈 فردا
ش ُ👈 شانه
اَ 👈 بله
ن ِ👈 نده
ب ِ👈 بده
ت ِ👈 جنب/ نزد
جُ 👈 جان
خُ 👈 خان
لُ 👈 نژاد مادری
پَ 👈 پس
تَ 👈 آخر
هُ 👈 بگیر ( تحویل شما )
یَ ؟ 👈 منظور این شخصه؟
هَ ؟ 👈 لطفا بلندتر صحبت کنید
نُ 👈 باورش برام سخته
نِ 👈 نده
مِ؟ 👈 منظورت منم؟
وَ؟ 👈منظورت اون شخصه؟
اِ؟ 👈 جدی که نمیگی؟
100 لغت لری که کم کم دارن فراموش میشن. . .
1. تنک tonek :نازک
2. چزوگو chezogo :ورزش هاکی
3. قرسqars :طناب
4. حپ ha'p:قرص
5. فتراقfeteraq :جستجو
6. أینل aynel :زیربغل
7. ایمدال imdal:اکنون، حالا، دوباره
8. ذق zoq :سرما
9. گلموچه gelmoche:مچاله
10. سیلیج silij :لجن
11. پتی pa'ti :خالی
12. چک چنه cha'k chena :جر و بحث
13. دیله dila' :دوده
14. هورأسبو hor asbo :خورجین
15. کپو ka'po :بالای سر
16. دم هلکونی da'm halkoni :ادا درآوردن، مسخره کردن
17. زیل zeyl :زرنگ
18. غزینه ghazine :گنج
19. کورین korein : پرچین
20. آلو کردن alo :گیر دادن
21. ووری veoori :آنطرف
22. ایرشتiresht :حمله
23. تمارزو ta'marezo : آرزو به دل
24. لمو la'mo :شکمو
25. مورد moord :سوهان
26. هلپ helep :هوای دم کرده و مرطوب
27. لیراو lira'ow:آب دهان
28. اشکفتeshkaft :غار
29. پف pof : شش. منظور دستگاه تنفسی است .
30. چره cha'ra :کوتاه کردن پشم گوسفندان .
31. مکینه makine :آسیاب. با موتور کار میکرده .
32. لویینه loine : آسیابان دستی کار میکرده .
33. بوکلاش bokelash :ته دیگ
34. بوکر boker : ته دیگ
35. لاوردن laverden :متلک
36. داورو dawero :دردسر
37. هسیره hosire :والدین همسر
38. زالنه zalne :اسیر با غل و زنجیر
39. رقات reqat :ردیف
40. گرک gerek :گاهی اوقات
41. گه وه گیره ge ve gire :نوبتی
42. قپ qap :گاز دهان
43. کوور kower :فک، آرواره
44. یکاگیر yakagir :به هم پیوستن
45. زنج zenj :چانه
46. سی پریسک siperisk :پرستو
47. قیل qil :گود، عمق زیاد
48. کاله kale :کفش
49. ارسی oersi : کفش
50. لر la'r :لاغر
51. دشکه dashke :نخ
52. چپلاق chepelaq :کشیده ، سیلی
53. کاکیله kakile :دندان آسیاب
54. کلیته kelite :گردن
55. مل mel : گردن
56. ختی متی kheti meti :غلغلک
57. قررنج qorenj :نیشگون
58. کژآو kazhaow :جلبک
59. شیرشیرکدار shir shirakdar:سنجاب
60. خینی khini :قاتل
61. سریت serit : ساقه باقیمانده گندم در زمین کشاورزی .
62. تلابه telabe :دردسر، مصیبت
63. مزگونا mezgona :مژدگانی
64. کرژنگ khachang :خرچنگ
65. گورچن gorchen :عصا
66. موزبره mozbere : عصا
67. گرمچ gormech :مشت
68. چوکلی chokeli :پر
69. زورو zoro :کشتی
70. پیل pil : پول
71. پیل piel : سمج ، یک دنده
72. توک took :پوست
73. کمچه kamche :ملاقه
74. چوارشه chowarshe:برعکس
75. گپ ga'p :بزرگ
76. کَلن ka'len :بزرگ
77. صو so :فردا
78. کر و دی kero di :مه آلود
79. چاوراو chaw o raw:خبر، گزارش
80. دا da :مادر
81. دالکه daleka : مادر
82. کچی kechi :عمه
83. سیک sik :گوشه
84. کُر kor :پسر
85. مکیس mekis : تعارف
86. برد ba'rd :سنگ
87. ایواره ivare :عصر
88. بیدماق bidemaq :قهر
89. شومی shomi :هندوانه
90. زورد zeverd :محکم
91. قاف qaf :طعنه
92. داوت dawa't :عروسی
93. به ای be i: عروس
94. پرس pors :فاتحه خوانی
95. تیه tie :چشم
96. چم cham : چشم
97. گلاره gelare : چشم . ولی صرفا برای قربون صدقه رفتن به معنای "عزیز دل" به کار می رود
98. دمدیکه domdike:سنجاقک
99. قوله qole :ملخ
100. پت pet :دماغ
لُری زبان مستقلی نیست. یه زبان از زبان فارسیه! حتّی نمیگم که گویش یا لهجه ای از زبان فارسیه، زبانی هست زیرشاخه زبان فارسی.
بنگشک:گنجیشک
زونیام:زانوهام
تیئل:چشم
اگوم:میگم، اگومت:با توام، مخاطب مورد نظز
سوز:سبز
مرزنگ:موژه
گرزه:موش
گرگراک:مارمولک
تیشنی:داخلش نیست
زینالو:زندایی
ایسو:الان
سوؤا:فردا
... [مشاهده متن کامل]
توماته:گوجه
رملک:میوه ای از کنار کوچیک تر
پیتونوم:با تو هستم
دونی:میدونی؟
سیل:نگاه کردن
جغله:پسر کم سن، یا بچه سوسول، یا بچه خوشکل خودمون
گئوم:برادرم
بئوم:بابام
کرکینی؟:پسر یا فرزندچه کسی هستی؟
چیکنی:چیکارر کینی
سیچه؟برای چی
ایاروم:میارم
سئی:نگاه
تری:میتونی
سی:برای
سی چنته:برای چیته؟
دودر:دختر
نونوم:نمیدونم
تش:اتیش
زونیام:زانوهام
تیئل:چشم
اگوم:میگم، اگومت:با توام، مخاطب مورد نظز
سوز:سبز
مرزنگ:موژه
گرزه:موش
گرگراک:مارمولک
تیشنی:داخلش نیست
زینالو:زندایی
ایسو:الان
سوؤا:فردا
... [مشاهده متن کامل]
توماته:گوجه
رملک:میوه ای از کنار کوچیک تر
پیتونوم:با تو هستم
دونی:میدونی؟
سیل:نگاه کردن
جغله:پسر کم سن، یا بچه سوسول، یا بچه خوشکل خودمون
گئوم:برادرم
بئوم:بابام
کرکینی؟:پسر یا فرزندچه کسی هستی؟
چیکنی:چیکارر کینی
سیچه؟برای چی
ایاروم:میارم
سئی:نگاه
تری:میتونی
سی:برای
سی چنته:برای چیته؟
دودر:دختر
نونوم:نمیدونم
تش:اتیش
کلمه یلاچیل در زبان لری معنی خاصی دارد . . لطفا اگه. کسی میدونه جواب بده
معنی پِلَنگ
مِلَنگ
مِلَنگ
تو د حالت خیلی خراوه
من یک لر گویش هستم و با افتخار خودم رو فارس اورجینال ایرانی میدونم.
برو مشتی این چرتو پرتارو از کجا اوردین آخه
زبان لری و اولین انسان ها لر بودن اولین خوانندها و موسیقی واسه لر بوده برو تحقیق کن بعد چرت بگین
رو چه حسابی لری شد گویش و زبان نیست اخه بعداز این انقلاب مردم تاریخو نمیفهمن چون نزاشتن وگرنه تمام دنیا میدونن انسان از کجا شروع شده یا موسیقی و خیلی چیزای دیگه
... [مشاهده متن کامل]
زبان لری و اولین انسان ها لر بودن اولین خوانندها و موسیقی واسه لر بوده برو تحقیق کن بعد چرت بگین
رو چه حسابی لری شد گویش و زبان نیست اخه بعداز این انقلاب مردم تاریخو نمیفهمن چون نزاشتن وگرنه تمام دنیا میدونن انسان از کجا شروع شده یا موسیقی و خیلی چیزای دیگه
... [مشاهده متن کامل]
بقارنه یعنی داد زدن، فریاد زدن
معنی بقارون رو میخواستم بدونم کسی هست بدونه؟
مثلا میگن طرف میخواد بقارنه
مثلا میگن طرف میخواد بقارنه
سر خشخالی
باوازه یعنی چه
ریئوکجه. رفتی به کجا
اقام. بابام
اقام. بابام
چی - دار : سقف
اکه انه چنه گرفتی : در اعتراض به کسی که زیاد حرف میزند
مِرک : آرنج
ملوچ، ملیچ : گنجشک
جو : جان
قِج : موی فرفری
اکه انه چنه گرفتی : در اعتراض به کسی که زیاد حرف میزند
مِرک : آرنج
ملوچ، ملیچ : گنجشک
جو : جان
قِج : موی فرفری
هالو/ دایی
آقا / عمو
نونوم / نمیدونم
فشنیس سیم / میفرستی برام
رهدی/ رفتی
کویه اخوی ری /کجا میخای بری
آقا / عمو
نونوم / نمیدونم
فشنیس سیم / میفرستی برام
رهدی/ رفتی
کویه اخوی ری /کجا میخای بری
سیتنم چی موچی
سلام
کورونی: کجایی
چه ایکنی :چیکار میکنی
دوشو خوسیی: دیشب خوابیدی
بیو حونه: بیا خونه
سیچه : چرا
تیله کوگ: جوجه کبک
خاگ: تخم
کوگ: کبک
دوسوم دوری: دوستم داری
نیری کُه : نمی ری کوه
... [مشاهده متن کامل]
نر :نر
لاس:ماده
سگ لاس: سگ ماده
شل تولکی: شالیزار
صو گه :صبح زود
سیل کردوم:نگاه کردم
ایرو: اینجا
کورو ایری: کجا میری
کورونی: کجایی
چه ایکنی :چیکار میکنی
دوشو خوسیی: دیشب خوابیدی
بیو حونه: بیا خونه
سیچه : چرا
تیله کوگ: جوجه کبک
خاگ: تخم
کوگ: کبک
دوسوم دوری: دوستم داری
نیری کُه : نمی ری کوه
... [مشاهده متن کامل]
نر :نر
لاس:ماده
سگ لاس: سگ ماده
شل تولکی: شالیزار
صو گه :صبح زود
سیل کردوم:نگاه کردم
ایرو: اینجا
کورو ایری: کجا میری
تمام پیام ها را برای او میفرستم
عکس پروفایل
میفشون
دروگ
با جمت کو
زبان لری را پاس بداریم
کر بختیاری؛پسربختیاری
دهدر؛دختر
پیا؛مرد
زینه. ژن ؛ زن
تاته؛عمو
کچی؛عمه
بتی؛خاله
اوشوشتی؛ دو بهمزدن
کچ کچی؛ خبرچینی
کهو؛ آبی
سهر؛ سرخ
نارک؛ کال
... [مشاهده متن کامل]
تی بز؛ بز جوان
شیشک؛ میش جوان
کووه: بره بزرگ
تو؛ اتاق
حوش؛ حیاط
قدو؛ خرجوان
کوچیر؛ کوچک
گپ: بزرگ
. . . .
کر بختیاری؛پسربختیاری
دهدر؛دختر
پیا؛مرد
زینه. ژن ؛ زن
تاته؛عمو
کچی؛عمه
بتی؛خاله
اوشوشتی؛ دو بهمزدن
کچ کچی؛ خبرچینی
کهو؛ آبی
سهر؛ سرخ
نارک؛ کال
... [مشاهده متن کامل]
تی بز؛ بز جوان
شیشک؛ میش جوان
کووه: بره بزرگ
تو؛ اتاق
حوش؛ حیاط
قدو؛ خرجوان
کوچیر؛ کوچک
گپ: بزرگ
. . . .
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٦٥)