زبان قاصر

پیشنهاد کاربران

معنای شاعرانه زبان قاصر یعنی کلمات وقتی رو به تحریر میاورندنامرعی می شود ویک کاغذ سفید می ماند با چند قطره اسک
ادبیات. معرف هر زبانی ادبیات آن زبان هست. وقتی به هیچ ادبیاتی نمیتوانی یکی را بیان کنی یا جملات یارایه. مرعی شدن راندارندیک کاغذ سفید می ماند جلویه روت به چند قطره اشک. به این می گویند قاصر شدن زبان
�زبان قاصر� یا �زبانم برای توضیح قاصر است�دقیقا یعنی �زبان عاجز�یا� زبانم برای توضیح عاجز است�یا �برای توضیح زبان، قدرت استدلال و تکلم من ، مرا یاری نمی کنند و زبانم کوتاه و کم است. �چیزی که نه غیرقابل
...
[مشاهده متن کامل]
توضیح بلکه توضیح و بیان تمام جنبه های آن برای راوی در غالب جملات و کلمات بسیار سخت و دشوار است. در این مواقع از این اصطلاح استفاده میشود.

کمی خوب توضیح بدین لطفا
زبان ناتوان؛ زبانی که از بیان مطلبی، عاجز باشد.

بپرس