کتاب زبان شعر در نثر صوفیه با عنوان فرعی درآمدی به سبک شناسی نگاه عرفانی اثر محمدرضا شفیعی کدکنی است که به نقد و تحلیل شعر عرفانی می پردازد. این کتاب شامل چهل مقاله در سبک شناسی نگاه عرفانی است. [ ۱] [ ۲]
شفیعی کدکنی در بخش «گزارش کار» می نویسد: هر کس با تاریخ عرفان و مطالعات عرفانی آشنایی داشته باشد، می داند که این نوع نگاه به عرفان اسلامی، احتمالاً، بی سابقه است ولی از بس که در طول این سی چهل سال این حرف ها را در کلاس های درس و بعضی مقالاتم تکرار کرده ام و دانشجویان من آن ها را در کتاب ها و مقالات شان نقل کرده اند، بعضی از خوانندگان ممکن است تصور کنند که این حرف ها از روزگار قشیری و هجویری وجود داشته است. از میان هزار خواننده، اگر یک تن به این نکته وقوف داشته باشد، برای من بسنده است. [ ۳] [ ۴]
شفیعی کدکنی در بخش «مقدمهٔ واجب» می گوید: هر جا که تجربهٔ دینی حضور داشته باشد، خود به خود تجربهٔ عرفانی امکان ظهور دارد. در هر تمدنی نقاشی، موسیقی، شعر، تئاتر، مجسمه سازی و . . . امکان وجود دارد و این ها مصادیق هنرند. در کنار هر دینی نیز کسانی همیشه خواهند بود که آن دین را با نگاه جمال شناسانه و هنری بنگرند. اینان نیز عارفان آن دین اند. [ ۵]
می توان با «نگاه تاریخی» یا «معیار نگاه هنری» به پست و بلند پدیدهٔ عرفان رسیدگی کرد و نشان داد که در کجای عرفان و در چه دوره هایی از آن و در گفتار و رفتار چه کسانی، نمط عالی تجربهٔ دینی و نگاه جمال شناسانه و هنری به هم آمیخته و در کجاها مفهوم عرفان، مبتذل شده است و بی اعتبار و زیان بخش[ ۶]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفشفیعی کدکنی در بخش «گزارش کار» می نویسد: هر کس با تاریخ عرفان و مطالعات عرفانی آشنایی داشته باشد، می داند که این نوع نگاه به عرفان اسلامی، احتمالاً، بی سابقه است ولی از بس که در طول این سی چهل سال این حرف ها را در کلاس های درس و بعضی مقالاتم تکرار کرده ام و دانشجویان من آن ها را در کتاب ها و مقالات شان نقل کرده اند، بعضی از خوانندگان ممکن است تصور کنند که این حرف ها از روزگار قشیری و هجویری وجود داشته است. از میان هزار خواننده، اگر یک تن به این نکته وقوف داشته باشد، برای من بسنده است. [ ۳] [ ۴]
شفیعی کدکنی در بخش «مقدمهٔ واجب» می گوید: هر جا که تجربهٔ دینی حضور داشته باشد، خود به خود تجربهٔ عرفانی امکان ظهور دارد. در هر تمدنی نقاشی، موسیقی، شعر، تئاتر، مجسمه سازی و . . . امکان وجود دارد و این ها مصادیق هنرند. در کنار هر دینی نیز کسانی همیشه خواهند بود که آن دین را با نگاه جمال شناسانه و هنری بنگرند. اینان نیز عارفان آن دین اند. [ ۵]
می توان با «نگاه تاریخی» یا «معیار نگاه هنری» به پست و بلند پدیدهٔ عرفان رسیدگی کرد و نشان داد که در کجای عرفان و در چه دوره هایی از آن و در گفتار و رفتار چه کسانی، نمط عالی تجربهٔ دینی و نگاه جمال شناسانه و هنری به هم آمیخته و در کجاها مفهوم عرفان، مبتذل شده است و بی اعتبار و زیان بخش[ ۶]

wiki: زبان شعر در نثر صوفیه