زبان سکایی که امروزه در زمره زبان های ایرانی شرقی دسته بندی می شود، به زبان ایرانی نیای زبان های سکاها گفته می شود. سکاها از هزارهٔ اول پیش از میلاد مسیح تا هزارهٔ اول میلادی، منطقهٔ وسیعی را از کناره های دریای سیاه تا مرزهای چین در تصرف داشتند. این قبایل در نوشته های فارسی باستان - saka، در منابع یونانی skuthai نامیده شده اند. واژه سکا، در زمان و مکان، کاربرد بسیار گسترده ای دارد، و سرزمین آنان چنان پهناور و دارای تیره های گوناگون بود که به گزارش هرودوت، سکاهای فرادریا برای دانستن زبان آنان که در دوردست شرقی ( خوارزم و سغد ) می زیستند، نیاز به ترجمه داشته و در سرزمین خود برای گذر یک کاروان از دهانه ولگا در دریای کاسپین تا کوهستان اورال نیاز به هفت ترجمان برای هفت زبان بود. به گفته ماکس مولر این زبان ها می تواند دربرگیرنده زبان تاتارها، اسلاوها و فین - اوگری ها، از ساکنان سرزمین سکاها باشد. گرچه گویا هرودوت از شرقی ترین سکاها در شمال رود اوردوس چین و جنوب سیبری ( نیاکان شیونگ نو یا خیون ) تا کوهستان آلتای خبری نداشته است. زبان قبایل سکایی غربی را که در دورهٔ باستان در مناطق شمال دریای سیاه و در همسایگی یونانی ها می زیستند، اسکولوتی است که امروزه بیشتر با نام یونانی آن، اسکیتی می نامند. در کتیبه های فارسی باستان از چهار دسته قبایل سکائی زیر نام برده شده است: سکاهای تیزخود، سکاهای آن سوی سغد، سکاهای هوم نوش، سکاهای فرا دریا ( آن سوی دریای سیاه ) .
... [مشاهده متن کامل]
سکاها و سرمت ها قبایلی ایرانی تبار بودند که از سده هشتم پیش از میلاد تا آغاز عصر مسیحیت بر دشت های اوراسیا فرمان می راندند و در قلمرو وسیعی از سواحل شمالی دریای سیاه در غرب تا مرزهای شمالی چین در شرق به زندگی چادرنشینی روزگار می گذراندند. واژۀ سکا، که در فارسی باستان به صورت - saka آمده، از مشتقات ریشه باستانی sak* به معنی «رفتن، گشتن، گردیدن» و در اصل به معنای «سرگردان، خانه به دوش» است. اشتقاق این واژه از saka* «سگ» در معنی مثبت آن «سگ گله» یا از ریشه باستانی sak* «نیرومند بودن» پذیرفتنی نیست.
به ظاهر همه قبایل چادرنشین ایرانی در آغاز خود را - skuda* می نامیدند که مشتقی از ریشه هندواروپایی - skeud* است. این واژه را دیاکونوف «چالاک» ولی سمرنیی «تیرانداز» معنا کرده است. همین نام در میانه سده نخست پیش از میلاد در منطقه پنتوس به - skula بدل شد.
... [مشاهده متن کامل]
سکاها و سرمت ها قبایلی ایرانی تبار بودند که از سده هشتم پیش از میلاد تا آغاز عصر مسیحیت بر دشت های اوراسیا فرمان می راندند و در قلمرو وسیعی از سواحل شمالی دریای سیاه در غرب تا مرزهای شمالی چین در شرق به زندگی چادرنشینی روزگار می گذراندند. واژۀ سکا، که در فارسی باستان به صورت - saka آمده، از مشتقات ریشه باستانی sak* به معنی «رفتن، گشتن، گردیدن» و در اصل به معنای «سرگردان، خانه به دوش» است. اشتقاق این واژه از saka* «سگ» در معنی مثبت آن «سگ گله» یا از ریشه باستانی sak* «نیرومند بودن» پذیرفتنی نیست.
به ظاهر همه قبایل چادرنشین ایرانی در آغاز خود را - skuda* می نامیدند که مشتقی از ریشه هندواروپایی - skeud* است. این واژه را دیاکونوف «چالاک» ولی سمرنیی «تیرانداز» معنا کرده است. همین نام در میانه سده نخست پیش از میلاد در منطقه پنتوس به - skula بدل شد.