زبان سپر

لغت نامه دهخدا

زبان سپر. [ زَ س ِ پ َ ] ( اِ مرکب ) کنایه از عهد و شرط باشد. || کنایه از رخصت دادن بود. ( آنندراج ).

فرهنگ فارسی

کنایه از عهد و شرط باشد کنایه از رخصت دادن بود

پیشنهاد کاربران

بپرس