زبان زد شدن. [ زَ زَ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) مشهور شدن. ( فرهنگ نظام ). بر سر زبانها افتادن. چون مثل سائر شدن. رجوع به زبان شود.
متنخب و برگزیده و شناخته شدهشهره شهرمشهور شدنزبانزد شدن: [عامیانه، کنایه ] معروف شدن، فاش شدن.+ عکس و لینک